انتخاب اسم پسر از حرف ن نام پسرانه با ن اسم بچه قشنگ، نام کودک جدید با کلاس خاص سری ن-۶
admin
لیست کامل نام های پسرانه از حرف ن ، راهنمای انتخاب اسم پسر با ن ، اسم های قشنگ ترکی پسر از حرف ن ، نام پسرانه کردی ن ، اسامی پسرانه عربی ن اسم های با کلاس امروزی ، نام های اصیل ایرانی ، جدیدترین اسم های لری و بلوچی و گیلکی ، راهنمای انتخاب نام کودک از حرف ن سری ۶ لیست کامل نام های ایرانی از حرف ن سری ۶ را در زیر مشاهده کنید:
نیوتیش : نیوتیش: نیوتش – با کسی یکی شدن – همراهی و مجامعت- (هر سه حرف اول ساکن هستند – بر وزن دیو)
نیوزاد : نیوزاد: پهلوان زاده
نیوزار : نیوزار: از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی
نیوان : نیوان: مرد دلیر – شجاع پهلوان
نفس : نفس: عمل دو بازدم را گویند – مایه زندگی – کسی که وجودش مانند نفس کشیدن برای زندگی لازم است
نیرمان : نیرمان: نریما ن – اصل این کلمه در اوستا نئیره منه به معنای مرد دلیر است و صفت گرشاسپ جهان پهلوان می باشد-همچنین نام یکی از توابع همدان است نویان: امیر سپاه – شاهزاده – لقب سلاطین و بزرگان ترک
نهام : نهام: آهنگر ، نجار ، همچنین راهب دیر نشین
نیاسا : نیاسا: کسی که مانند نیاکان خود است، مرکب از نیا(جد پدری یا مادری) + سا (پسوند تشابه)
نیاک : نیاک: پسری که خلق و خوی او مانند اجداد و نیاکانشان است
نیاوش : نیاوش: پسری که شبیه احداد و نیاکان خود است، مرکب از نیا و پسوند مشابهت ، همچنین یکی از توابع سردشت مهاباد اطلاعات بیشت
نهاد : نهاد: سرشت ، طبیعت ، ضمیر دل ، بنیاد ، اساس ، قاعده ، مقام و جایگاه
نیهاد : نیهاد: نهاد ، سرشت ، طبیعت ، ضمیر دل ، بنیاد ، اساس ، قاعده ، مقام و جایگاه
نیاوند : نیاوند: از نسل نیاکان ، ادامه نسل اجداد
نایب : نایب: آنکه در غیاب کسی عهده دار مقام و مسئولیت اوست ، جانشین ، نماینده ، هریک از علمای دین که در زمان غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ولایت امور مسلمین بر عهد
نواب : نواب: عنوانی که به شاهزادگان دوره صفوی و قاجار داده می شد ، روحانی ، فعال سیاسی و رهبر جمعیت فدائیان اسلام که در سال هزار و سیصد و سی و چهار دستگیر و اعدام شد.
نیکاو : نیکاو: مرکب از نیک به معنای خوب بعلاوه آو که همان تلفظ آب در فارسی باستان است.آب شفاف و گوارا
نیک رای : نیک رای: دارای اندیشه نیک مرکب از نیک و رأی
هابیل : هابیل: معرب از عبری نفس یا بخار، نام پسر آدم(ع)
هاتف : هاتف: نوادهنده ای که صدایش شنیده شود، اما خودش دیده نشود، سروش، نام شاعر معروف قرن دوازدهم، هاتف اصفهانی
هادان : هادان: معرب از عبری نام پدر ساوه همسر ابراهیم(ع)