معنی اسم ناجیه

ناجیه :    (عربي) (مؤنث ناجي)،   ناجي.

 

 

اسم ناجیه در لغت نامه دهخدا

ناجیة. [ ی َ ] (ع ص ) تأنیث ناجی. نجات یابنده و رستگار از عقوبت. (آنندراج ). رستگار از عقوبت. (غیاث اللغات ). رهنده و خلاص شونده. (ناظم الاطباء). || ناقه ٔ تیزرو. (آنندراج ) (منتهی الارب ). ناقة ناجیة؛ ماده شتر تیزرو. (ناظم الاطباء). شتر ماده ٔ چست رفتار. (شمس اللغات ). بعیر ناج. (منتهی الارب ). الناقةالسریعة تنجو بمن رکبها. (المنجد). ج، ناجیات.
– امت ناجیه ؛ مقصود مسلمانان اند. در معجم البلدان آرد: من قولنانجت الامة من العذاب فهی ناجیة. (معجم البلدان ).
– فرقه ٔ ناجیه ؛ شیعه. (یادداشت مؤلف ).
ناجیة. [ ی َ ] (اِخ ) ابن جندب اسلمی از یاران پیغمبر اسلام بود شرح خدمات او در امتاع الاسماع آمده است. (ج ۱ صص ۲۷۴-۲۷۸). ناجیةبن جندب یا ناجیة بن عمرو صحابی است. نام او ذکوان بود و پیغمبر او را ناجیه نامید همچنانکه از قریش نجات یافته بود. (از منتهی الارب ). وی در سفر حج عمره از طرف حضرت رسول مأموریت ضبط شتران را داشته است. صاحب حبیب السیر آرد: آنگاه حضرت رسالت پناه عازم گزاردن عمره شده اصحاب را به کارسازی امر نموده و هفتاد شتر جهت هدی تعیین کرده ضبط آن شتران را بعهده ٔناجیةبن جندب اسلمی فرموده. (حبیب السیر ج ۱ ص ۳۶۹). و نیز رجوع به ص ۴۰۹ از همین کتاب و همین مجلد شود.
ناجیة. [ ی َ ] (اِخ ) ابن الاعجم، از صحابه ٔ پیغمبر اسلام است. رجوع به امتاع الاسماع ج ۱ ص ۲۸۴ و ۲۷۳ شود.
ناجیة. [ ی َ ] (اِخ ) ابن سدوس مکنی به ابوالقاسم، محدث است. مؤلف اخبار اصفهان آرد:وی در قریه ٔ طهران سکونت جست. و او را بدانجا خانه و ضیاع و فرزندان باشد که مشهور است. از او محمدبن احمدبن تمیم حدیث کند. (ذکر اخبار اصبهان ج ۲ ص ۳۳۳).
ناجیة. [ ی َ ] (اِخ ) ابن کعب اسری. تابعی است. (منتهی الارب ).
ناجیة. [ ی َ ] (اِخ ) منزلی است مردم بصره را در طریق مدینه بعد از اُنال و قبل از قُوارة، بدون آب است. (معجم البلدان بنقل از سکونی ).
ناجیة. [ ی َ ] (اِخ ) شهر کوچکی است بنی اسد را. (از معجم البلدان ). قال العمرانی : ناجیة مدینة صغیرة لبنی اسد و هی طویة لبنی اسد من مدافع القنان جبل و هماطویان بهذا الاسم و مات روبةبن العجاج بناجیة لاادری بهذا الموضع أم بغیره. (معجم البلدان ).
ناجیة. [ ی َ ] (اِخ ) آبی است از آن بنی قرة [ از بنی اسد ]. (از معجم البلدان به نقل از اصمعی ). آبی است بنی اسد را. (منتهی الارب ).
ناجیة. (اِخ ) محله ای است در بصره. (ازمعجم البلدان ). موضعی است در بصره. (منتهی الارب ).

اسم ناجیه در  فرهنگ فارسی

ناجیه
( اسم ) مونث ناجی . یا امت ناجیه . مسلمانان . یا فرقه ناجیه. مسلمانان . توضیح شیعیان خود را بدین نامها خوانند.
محله ایست در بصره موضعی است در بصره
ابن ناجیه
محمد مهندس و مترجم

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز