معنی اسم مَرمَر

مَرمَر :    ۱- (در علوم زمين) نوعي سنگ دگرگون شده‌ي آهكي كه به علت زيبايي در كارهاي مجسمه سازي و نماسازي ساختمان‌ها به كار مي‌رود؛ ۲- (به مجاز) سفيد چهره و زيبا.

 

 

اسم مرمر در لغت نامه دهخدا

مرمر. [ م َ م َ ] (ع اِ) نوعی از چادرهای زنان. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || قسمی از پارچه ٔ سفید اعلا. (ناظم الاطباء). ململ. رجوع به ململ شود. || انار بسیارآب بی پیه. || نازک و نرم و لرزان از هرچیزی. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
مرمر. [ م َ م َ ] (اِ) یا سنگ مرمر. رخام، که سنگی است. (منتهی الارب ). رخام یا نوعی از رخام که سخت تر و شفافتر از آن است. یک قطعه از آن مرمرة باشد. (از اقرب الموارد). سنگ رخام. (دهار). رخام. (مهذب الاسماء). نوعی از رخام سفید است نیکوترین آن را از معدن سنگ جزع آورند و آن بهترین انواع رخام است به یونانی اسطریطس خوانند و بعضی گویند اسطریطس جزع است و به یونانی الوفرسطس گویند. (از مفردات ابن البیطار ص ۱۵۳ ج ۴). یک نوع سنگ آهکی بسیار سخت که بخوبی میتوان آن را هموار کرده جلا داد و در بناها و صنایع آن را برای زینت بکار میبرند. (ناظم الاطباء). سنگی است شفاف و روشن سفید یا به رنگهای دیگر.سنگ شفاف معدنی به الوان مختلف و بیشتر سفید. حجرالشطوط. قسمی سنگ آهکی نسبةً سخت و متبلور که از بلورهای ریز اسپات (بلورهای کلسیت ) متبلور شده در سیستم رومبواِدریک به وجود آمده است. سنگ مرمر را جزء سنگهای دگرگونی محسوب میدارند زیرا خمیر آهکی موجود در بین بلورهای کلسیت بر اثر فشار در موقع چین خوردگیها مجداً متبلور شده و مرمر را به وجود می آورد. سنگ مرمر سختی بالنسبه جالب دارد ولی با آهن و پولاد خط برمیدارد و چون صیقلی میشودو جلاپذیر است آن را جهت نمای ابنیه به کار میبرند. در ایران معادن سنگ مرمر بسیار است خصوصاً در مشهد ناحیه ٔ خلج و اطراف یزد مرمرهای مرغوبی وجود دارد. مرمر دارای اقسام مختلف است و برنگهای زرد، سبز، ارغوانی، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده میشود :
همیشه تا چو بر دلبران بود مرمر
همیشه تا چو لب نیکوان بود مرجان.
فرخی.
ره کوشک یکسر زساده رخام
زمین مرمر و کنگره عود خام.
اسدی.
بر کمر کوهها ز شدت سرما
مرمر چون آب گشته آب چو مرمر.
مسعودسعد.
عقرب ندانم اما دارد مثال ارقم
از رنگ خشت پخته سنگ رخام و مرمر.
خاقانی.
گر تو سنگ خاره و مرمر بوی
چون به صاحب دل رسی گوهر شوی.
مولوی.
دمیة؛ پیکر منقوش از سنگ مرمر و عاج و مانند آن. (منتهی الارب ).
– مثل مرمر ؛ سخت سپید و شفاف.
– مرمر بلغمی ؛ گونه ای مرمر است که در ساختمانش مقداری میکا نیز وجود دارد ودارای طبقات متحدالمرکز میباشد.
– مرمر سبز ؛ سنگی است نسبةً سخت که ترکیب اصلیش کربنات آبدار طبیعی مس است و رنگ سبز خوشرنگی دارد و بلورهای آن هشت وجهی است و در سیستم رومبوادریک متبلور میشود. معدنش در سیبری فراوان است. این سنگ را بیشترمالاکیت نامند.
– مرمر قم ؛ گونه ای سنگ گچی که به آلباتر مشهور است. سختی آن از مرمر معمولی کمتر است و از آن برخی لوازم زینتی (قاب عکس و پایه ٔ چراغ ) میسازند.
|| هر چیز نازک و لطیف و نرم و لرزان. (ناظم الاطباء).
مرمر. [ م َ م َ / م ِ م ِ ] (اِ) صدای گربه ٔ مست. (یادداشت مرحوم دهخدا).
– به مرمر آمدن ؛ به مرمر افتادن. مرمر زدن. مرمر کردن. آواز کردن گربه به مستی.
– مرمر زدن ؛ آواز برآوردن گربه ٔ به گشن آمده. (یادداشت مرحوم دهخدا).
– مرمرکردن ؛ مرمر زدن. آواز برآوردن گربه به گاه گشن آمدن یا هنگام نوازش بچه ٔ خود. (یادداشت مرحوم دهخدا).

اسم مرمر در فرهنگ فارسی

مرمر
یک قسم سنگ که ا اجتماع دانه های متبلور آهکی دراثرفشاروتاثیرحرارت ایجادشودوبعلت وجودموادخارجی خطهای رنگین در آن است
( اسم ) به مرمر افتادن . بحرکت آمدن وطغیان احساست جنسی و سرمستی وهیجان ناشی از آن ( اصلا این اصطلاح مخصوص سرمستی شهوی حیوانات مخصوصا گربه است اما آنرا در مورد انسان هم بکار میبرند )
صدای گربه مست
مرمر تراش
مرمر تراشنده
مرمر شک
گیاهی که گل آن ریز و سپید است
مرمر کردن
( مصدر) به مرمر افتادن .
تخت مرمر
تختی است بزرگ از مرمر سفید صیقلی که بدستور فتحعلی شاه قاجار ساخته شده و وی در روزهای سلام بر آن جلوس میکرد. این تخت امروز در کاخ گلستان است.
خاصه مرمر
جامه ایست از پنبه نازک و بی دوام .
کاخ مرمر
کاخی که محل اقامت رضا شاه پهلوی بود و بعد محمد رضا شاه پهلوی در آن اقامت کرد. قبلا در محل فعلی کاخ ساختمانی بود که به عمارت امیر لشکر شهرت داشت . وقتی که رضاخان بوزارت جنگ منصوب شد آنرا از سالار لشکر خریداری کرد و در اوایل سلطنت خود دستور داد که کاخی جدید در همان محل ساخته شود . ساختمان قصر جدید دو سال بطول انجامید . نمای خارجی کاخ همه از مرمر شفاف خراسان است و از همین سنگ در قسمتی از تزیینات داخلی سرسرای کاخ نیز استفاده کرده اند . وقتی از در جنوبی بسرسرا داخل شوند پیش از همه تابلوها و مجسمه های نفیس که در گوشه و کنار سرسرا قرار دارد جلب توجه میکند . سپس متوجه پلکان میشوند که روبروی شخص وارد قرار دارد . این پلکان که با فرشهای قرمز کرمانی تزیین یافته بطبقه دوم منتهی میشود . آیینه کاریهای اطراف پله ها طوری ساخته شده که پله های بسیار را منعکس میسازند . بالاسر پلکان طاق گنبدی شکل زیبایی است که تذهیب کاری شده و آنچه که از بیرون کاخ بصورت گنبدی فیروزه یی دیده می شود نمای خارجی همین طاق است . تالار آیینه در قسمت جنوبی ساختمان واقع شده .این تالار سالن پذیرایی کاخ مزبور است و سفیران و رجال عالیقدر در این تالار بحضور شاه میرسیدند . تالار آیینه چند در به بیرون دارد که یکی از آنها بدفتر خاتم باز میشود . دفتر خاتم از شاهکارهای خاتم سازی ایران است . در و دیوار اثاثه صندلیها و پیش بخاریها همه از خاتم است . در طبقه دوم اطاق دیگری هست که بهنگام تشکیل کنفرانس مطبوعاتی از آن استفاده میشد و آن در قسمت غربی کاخ قرار دارد . اکنون این کاخ تبدیل به موزه شده است .
ذو مرمر
در رساله که در آخر کتاب الجماهر بیرونی چاپ حیدر آباد دکن از کتاب الاکلیل للهمدانی در معرفت معادن بطبع رسیده است .

اسم مرمر در فرهنگ معین

مرمر
(مَ مَ) [ یو. لا. ] (اِ.) یکی از اشکال طبیعی کربنات کلسیم است . در اصطلاح معماری به هر نوع سنگ آهک متراکم صیقل پذیر مرمر گفته می شود و دارای اقسام مختلف است و به رنگ های زرد، سبز، ارغوانی، قرمز، خاکستری و رگه دار دیده می شود.

اسم مرمر در فرهنگ فارسی عمید

مرمر
نوع سنگ آهکی سخت که در مجسمه سازی و نماسازی ساختمان به کار می رود.

اسم مرمر در اسامی پسرانه و دخترانه

مرمر
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: marmar) (در علوم زمین) نوعی سنگ دگرگون شده ی آهکی که به علت زیبایی در کارهای مجسمه سازی و نماسازی ساختمان ها به کار می رود، (به مجاز) سفید چهره و زیبا – نوعی سنگ دگرگون شده آهکی که به علت زیبایی در مجسمه سازی و نماسازی ساختمانها به کار می رود
مرمرین
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: marmarin) (مرمر + ین (نسبت) )، (= مرمری )، مرمری – ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز