معنی اسم مولود

برای مشاهده با کیفیت بیشتر، روی تصویر کلیک کنید

 تصویر و معنی اسم مولود

مولود :    (عربي) ۱- آن كه به دنيا آمده، زاده شده، فرزند؛ ۲- تولد، ميلاد؛ ۳- (به مجاز) نتيجه، حاصل؛ ۴- (در احكام نجوم) زمان تولد.

 

 

اسم مولود در لغت نامه دهخدا

مولود. [ م َ ] (ع ص ) زاده. (منتهی الارب ). زاییده شده. ج ،موالید. (ناظم الاطباء) (المنجد). زاده. متولدشده. به وجودآمده. زاییده شده. (یادداشت مؤلف ). || پدیدآمده. ایجادشده. پیداآمده. (یادداشت مؤلف ).
– سه مولود ؛ موالید سه گانه. مولود جمادی (معدن )،مولود نباتی، و مولود حیوانی. (یادداشت مؤلف ) :… از زبده ٔ لطایف چهار اسطقس سه مولود در وجود آورد. (سندبادنامه ص ۲). و رجوع به ترکیب مولود جمادی و مولود حیوانی و مولود نباتی شود.
– مولود جمادی ؛ جماد. بربسته. (یادداشت مؤلف ).
– مولود حیوانی ؛ حیوان. جنبنده. (از یادداشت مؤلف ).
– مولود نباتی ؛ نبات. بررسته. (از یادداشت مؤلف ).
|| فرزند تازه زاییده شده. نوزاده. (ناظم الاطباء). نوزاد. زاییده شده پسر یا دختر. (از غیاث ) (از آنندراج ). فرزند کوچک. بچه و طفل و کودک نوزاد. کودک زاده. (یادداشت مؤلف ) :
و گر دوران ز سر گیرند هیهات
که مولودی به سیمای تو باشد.
سعدی.
|| (اِ) روز ولادت. (ناظم الاطباء).
– ربیعالمولود ؛ ماه ربیعالاول. (ناظم الاطباء). به مناسبت تولد پیغمبر اسلام در آن ماه.
– عید مولود ؛ عید تولد. جشن تولد. عید ولادت. (یادداشت مؤلف ).
|| هنگام ولادت. (ناظم الاطباء). زمان زاییده شدن. (آنندراج ). زمان زاییدن. (از غیاث ). زمان ولادت. مولود به معنی زمان ولادت در اصل «مولد» بر وزن «موعد» است، ولی مولود را نیز می توان توجیه کرد به اینکه در اصل «مولودفیه » بوده و به حذف صله تخفیف یافته است. (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال ۲ شماره ٔ ۲ و ۳ ص ۱۰۶) :
بارخدای جهان خلیفه ٔ مسعود
نیکش مولود و نیک طالع مولود.
منوچهری.
مجو ز طالع مولود من بجز رندی
که این معامله با کوکب سعادت رفت.
حافظ.
در خسوف و کسوف و روز مولود سلاطین وجوه تصدیقی… به مستحقین تقسیم می نمودند. (تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص ۲۰).

اسم مولود در فرهنگ فارسی

مولود
زاییده شده، نو اد، موالید جمع
( اسم ) ۱ – زاییده شده زاده . ۲ – پدید آمده ایجاد شده جمع : موالید . ۳ – زمان ولادت . توضیح مولود بمعنی زمان ولادت در اصل [ مولد ] بر وزن [ موعد ] است ولی مولود را نیز میتوان توجیه کرد باینکه در اصل [ مولود فیه ] بوده و بحذف جمله تخفیف یافته است . حافظ گوید : [ مجوز طالع مولود من بجز رندی که این معامله با کوکب سعادت رفت . ]
مولود شدن
متولد شدن و زاییده شدن .
مولود گاه
( اسم ) جای ولادت مولد.

اسم مولود در فرهنگ معین

مولود
(مُ) [ ع . ] (اِمف .) زاییده شده . ج . موالید.

اسم مولود در فرهنگ فارسی عمید

مولود
۱. زاییده شده، فرزند.
۲. [مجاز] نتیجه.
۳. (اسم مصدر) تولد.

اسم مولود در اسامی پسرانه و دخترانه

مولود
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: mo (w) lud) (عربی) آن که به دنیا آمده، زاده شده، فرزند، تولد، میلاد، (به مجاز) نتیجه، حاصل، (در احکام نجوم) زمان تولد – آن که به دنیا آمده، زاده شده۰

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز