اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • آرميتي
  • آهید
  • شهین بانو
  • گوهرآرا
  • سیمین‌زر
  • فاسیروس
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • چهربرزین
  • کامجو
  • مردان شه
  • شاه مراد
  • برشان
  • برزویه
  • اسم دختر ه

    اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با ه,اسم دختر با حرف ه,نام های دخترونه با ه,اسم دختر شروع با حرف ه,اسامی دخترانه ای که با حرف ه شروع می شوند.

    هلن

    هلن : فرانسه از یونانی روشنایی، نور، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد  

    ادامه مطلب ...

    هاله

    هاله : معرب از یونانی حلقه نورانی سفید یا رنگی که گاهی گرد ماه یا خورشید دیده می شود  

    ادامه مطلب ...

    هیلا

    هیلا :    نام پرنده‌اي است، باشه (پرنده‌اي شكاري كوچكتر از باز).     اسم هیلا در لغت نامه دهخدا هیلا. [ هََ / هَِ ] (اِ) باشه را گویند و آن پرنده ای است شکاری کوچکتر از باز.(برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). ...

    ادامه مطلب ...

    هَیفا

    هَيفا :    (عربي) (مؤنث اهيف) زن كمر باريك (باريك ميان).       اسم هیفا در لغت نامه دهخدا هیف. [ هََ ] (ع اِمص ) سختی تشنگی. (منتهی الارب ). || (مص ) سخت تشنه شدن. || گریزپا شدن بنده. || لاغرشکم و ...

    ادامه مطلب ...

    هیدیکا

    هيديكا :    (كردي) به آهستگي.     اسم هیدیکا در لغت نامه دهخدا هید. [ هََ / هَِ ] (اِ) چیزی باشد که برزگران به آن خرمن کوفته بباد دهند تا کاه از دانه جدا شود. (از برهان ) (آنندراج ). غله برافشان. ...

    ادامه مطلب ...

    هِیام

    هِيام :    (عربي) دوست داشتن، ويژگي يا حالت كسي كه از فرط عشق و غيرعشق شوريده است و نمي‌داند به كجا میرود.     اسم هیام در لغت نامه دهخدا هیام. [ هََ ](ع اِ) ریگ روان و پیوسته ریزان یا ریگستان خشک ...

    ادامه مطلب ...

    هونیا

    هونیا :    (هو = خوب + نيا) 1- داراي نياي خوب، نيكوتبار، نيك نژاد؛ 2- (در پهلوي) (= هونياك) به معني خوب نيا، داراي اصل و نسب اصيل، منتسب به خانواده‌اي شريف؛ [مكنزي اين واژه را در پهلوي مطبوع ...

    ادامه مطلب ...

    هوری

    هوری :    (هور = خورشيد + ي (پسوند نسبت)) 1- منسوب به خورشيد؛ 2- (به مجاز) زيبارو.     اسم هوری در لغت نامه دهخدا هور. [ هََ ] (ع مص ) تهمت نهادن بر کسی در کاری. || گمان بردن به چیزی. ...

    ادامه مطلب ...

    هورا

    هورا :    1- (در سانسكريت) سورا (هورا) يك قسم شربت است كه در بند چهار آفرينگان گهنبار از آن ياد شده و توصيه شده كه آن را به نيكان بدهند؛ 2- (در كردي) هورا به معني غوغا است؛ 3- ...

    ادامه مطلب ...

    هنگامه

    هنگامه :    1- شورش، فتنه، آشوب؛ 2- (در گفتگو) (به مجاز) شگفت انگيز، عالي، فوق العاده؛ 3- (در قديم) هنگام، زمان، فصل.     اسم هنگامه در لغت نامه دهخدا هنگامه. [ هََ م َ / م ِ ] (اِ) مجمع و جمعیت ...

    ادامه مطلب ...

    هَنا

    هَنا :    (عربي) شادماني و خوشبختي.     اسم هنا در لغت نامه دهخدا هنا. [ هَِ ] (ع مص ) عطا دادن. (تاج المصادر بیهقی ). هنا. [ هََ ] (ع اِ) نسب پست. (از اقرب الموارد). هنا. [ هََ ن َ ] (ع ...

    ادامه مطلب ...

    همیلا

    هميلا :    (اَعلام) نام يكي از نديمه‌هاي شيرين در خسرو و شيرين نظامي.   اسم همیلا در لغت نامه دهخدا همیلا. [ ] (اِخ ) نام یکی ازندیمه های شیرین در خسرو و شیرین نظامی : فرنگیس و سهیل سروبالا عجب نوش و فلکناز ...

    ادامه مطلب ...

    همراز

    همراز :    1- ويژگي هر يك از دو يا چند نفري كه راز خود را به يكديگر مي‌گويند؛ 2- همدم، همنشين، مونس.     اسم همراز در لغت نامه دهخدا همراز. [ هََ ] (ص مرکب ) هم راز. محرم اسرار. شخصی که ...

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir