زمرد
زمرد : (معرب از يوناني) (در علوم زمين) از سنگهاي قيمتي و عموماً سبز رنگ. اسم زمرد در لغت نامه دهخدا زمرد. [ زُ م ُرْ رُ ] (معرب، اِ) معرب «سماراگدوس » یونانی.محمدمعین آرد: یکی از سنگهای قیمتی به رنگ ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با ز,اسم دختر با حرف ز,نام های دخترونه با ز,اسم دختر شروع با حرف ز,اسامی دخترانه ای که با حرف ز شروع می شوند.
زمرد : (معرب از يوناني) (در علوم زمين) از سنگهاي قيمتي و عموماً سبز رنگ. اسم زمرد در لغت نامه دهخدا زمرد. [ زُ م ُرْ رُ ] (معرب، اِ) معرب «سماراگدوس » یونانی.محمدمعین آرد: یکی از سنگهای قیمتی به رنگ ...
ادامه مطلب ...زمانه: 1- روزگار، دوره، دور، عهد؛ 2- (در قديم) مدت زندگي، عمر. اسم زمانه در لغت نامه دهخدا زمانت. [ زَ ن َ ] (ع اِمص ) زمانة. رجوع به زمانة شود. زمانة. [ زَ ن َ ] (ع مص ) بر ...
ادامه مطلب ...زليخا : (عربي) (مؤنث ازلخ)، 1- جاي لغزيدن پا (به لحاظ داشتن زيبايي زياد)؛ 2- (اَعلام) در روايتهاي اسلامي و يهودی، همسرعزيز مصر(وزیر یا پیشکار فرعون مصر) که عاشق يوسف(ع)شد و چون یوسف(ع) به عشق او سر فرود نیاورد، ...
ادامه مطلب ...زُلفا : (زلف = موي بلندِ سر، گيسو + الف (پسوند نسبت))، 1-منسوب به زلف؛ 2- (به مجاز) زيبايي زلف معشوق؛ 3- (در عربي، زلفي) نزديكي و منزلت و قربَت. اسم زلفا در لغت نامه دهخدا زلف. [ زُ ] (اِ) ...
ادامه مطلب ...زلال : (عربي) 1- صاف و شفاف؛ 2- (به مجاز) آب صاف و گوارا. اسم زلال در لغت نامه دهخدا زلال. [ زُ ] (اِ) کرمی را گویند که در میان برف بهم رسد و آن پرده ای است پر از ...
ادامه مطلب ...زَكيه : 1- پاك، پاكيزه، زَكي؛ 2- (اَعلام) نام ديگر حضرت فاطمه(س). اسم زکیه در لغت نامه دهخدا زکیة. [ زَ کی ی َ ] (ع ص )تأنیث زَکی ّ. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : فانطلقا حتی اذا لقیا غلاما فقتله ...
ادامه مطلب ...زرينه : (= زرين)، زرين. اسم زرینه در لغت نامه دهخدا زرینه. [ زَرْ ری ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) زرین. (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). ذهبی و طلائی و مذهب. (ناظم الاطباء). ساخته از زر. ساخته ...
ادامه مطلب ...زريندخت : (= زري دخت)، زري دخت. اسم زرین دخت در اسامی پسرانه و دخترانه زرین دخت نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: مرکب از زرین ( طلایی یا از جنس زر) + دخت( دختر) اسم زرین دخت در لغت نامه دهخدا زرین. [ زَرْ ری ] ...
ادامه مطلب ...زرین : 1- از جنس زر، به رنگ زر، طلايي؛ 2- زيبا و آراسته. اسم زرین در لغت نامه دهخدا زرین. [ زَرْ ری ] (ص نسبی )زرینه. منسوب به زر. آنچه از زر ساخته شده باشد. زری. طلائی. (فرهنگ فارسی ...
ادامه مطلب ...زریان : (کردی) باد جنوب، باد دبور، باد سرد. اسم زریان در لغت نامه دهخدا زریان. [ زَ ] (ع مص ) زری. زرایة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به زرایة و زری شود. فرهنگ فارسی زریان زری زریه اسم زریان در لغت نامه ...
ادامه مطلب ...زری : 1- پارچه يا لباسي كه در آن نخهاي طلايي به كار رفته است؛ 2- نخ طلا يا نقره يا گلابتون؛ 3- طلايي؛ 4- منسوب به زر. اسم زری در لغت نامه دهخدا زری. [ زَ ] (ص نسبی ) ...
ادامه مطلب ...زرافشان : 1- ذرات زر پاشيده شده، با ذرات طلا اندود شده؛ 2- (در قديم) زربافت؛ 3- نثار كننده زر و سكهي طلا. اسم زرافشان در لغت نامه دهخدا زرافشان. [ زَ اَ / زَ رَ ] (نف مرکب ) نثارکننده ٔ ...
ادامه مطلب ...زُحَل : (اَعلام) [=كيوان] دومین سیارهي بزرگ منظومه شمسي و ششمين سياره از لحاظ دوری از خورشید، که یک رشته حلقهي نورانی گرداگرد آن را فراگرفته است. اسم زحل در لغت نامه دهخدا زحل. [ زَ ] (ع مص ) مانده شدن. ...
ادامه مطلب ...زُبيده : (عربی) (= زبیدة) نام گياهي (هميشه بهار)؛ 2- (اَعلام) دختر جعفرابن منصور زن هارون الرشيد و مادر خليفه امين. اسم زبیده در لغت نامه دهخدا زبیدة. [ زُ ب َ دَ ] (ع اِ مصغر) مصغر زبدة است. (فرهنگ نظام ...
ادامه مطلب ...زاهره : (عربي) (مؤنث زاهر)، زاهر. اسم زاهره در فرهنگ فارسی زاهره ( اسم ) مونث زاهر از قصرهای باشکوه دوره اسلامی در اندلس است اسم زاهره درلغت نامه دهخدا زاهر. [ هَِ ] (ع ص ) رنگ درخشان و صاف. (المنجد). روشن و صاف. ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است