اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • آفشید
  • فرغانه
  • ماه پرن
  • سهی
  • شیرین
  • آماستریس
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • نکیسا
  • شنتیا
  • نیاطوس
  • مهردار
  • وستوی
  • فرخ بد
  • اسم دختر خ

    اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با خ,اسم دختر با حرف خ,نام های دخترونه با خ,اسم دختر شروع با حرف خ,اسامی دخترانه ای که با حرف خ شروع می شوند.

    خیزران

    خيزران :    (عربي) 1- نوعي ني مغزدار با ساقه‌اي محكم و بلند؛ 2-(اَعلام) نام مادر امام محمّد تقي(ع).     اسم خیزران در لغت نامه دهخدا خیزران. [ خ َ زُ / زَ ] (ع اِ) ریشه های دراز در زمین از درخت ...

    ادامه مطلب ...

    خیرالنسا

    خيرالنسا :    (عربي) 1- بهترينِ زنان؛ 2- (اَعلام) عنواني براي حضرت فاطمه(س) دختر پيامبر اسلام(ص).     اسم خیرالنسا در لغت نامه دهخدا خیر. [ خ َ/ خی ] (ع مص ) تفضیل دادن کسی را بر کسی دیگر. (از منتهی الارب ) ...

    ادامه مطلب ...

    خورشید

    خورشيد :    1- (در نجوم) كُره‌ي سوزان، جرم مرکزی منظومه‌ي شمسی به نام کره‌ي خورشید که قطر آن 1.392.000 کیلومتر بوده و گرمای میانگین سطح آن حدود 5700 درجه سانتیگراد و گرمای درونی آن به مراتب بیشتر از این ...

    ادامه مطلب ...

    خوب‌‌چهر

    خوب‌‌چهر : داراي سيماي زيبا، زيبا. اسم خوب چهر در لغت نامه دهخدا خوب. (ص ) خوش. نیک. ضد بد. (ناظم الاطباء). نیکو. (برهان قاطع). جید. مقابل ردی. نغز. پسندیده. (یادداشت بخط مؤلف ) : پسته حریر دارد و وشّی معمدا از نقش و ...

    ادامه مطلب ...

    خلیله

    خليله : (عربي) (مؤنث خليل)‌، ( خليل. 1- اسم خلیله در لغت نامه دهخدا خلیلة. [ خ َ ل َ ] (ع ص ) مؤنث خلیل که دوست خالص باشد. (از منتهی الارب ). || زن درویش و مفلس. (منتهی الارب ). ج، ...

    ادامه مطلب ...

    خُلود

    خُلود : (عربي) هميشه باقي ماندن، جاودانگي. اسم خلود در لغت نامه دهخدا خلود. [ خ ُ ] (ع اِمص ) بقاء. همیشگی. (منتهی الارب ).دوام. (یادداشت بخط مؤلف ) : ادخلوها بسلام ذلک یوم الخلود. (قرآن 34/50) : این جهان گذرنده دار ...

    ادامه مطلب ...

    خَضرا

    خَضرا : (عربي) (مؤنث اخضر) 1- به معني سبز، كبود، نيلگون، و آبي و سبز؛ 2- سبزه‌زار، چمن زار. اسم خضرا در لغت نامه دهخدا خضرا. [ خ َ ] (اِ) چمن کاری. جایی که چمن در آن کاشته اند : چون کولکی ...

    ادامه مطلب ...

    خزال

    خزال : (عربی) با ناز راه رونده، کسی که با ناز راه می‌رود. اسم خزال در لغت نامه دهخدا خزا. [ خ َ ] (ع مص ) در بلاد شهرت افتاده ذلیل و خوار گردیدن. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) ...

    ادامه مطلب ...

    خرامان

    خرامان : داراي حالت خراميدن، در حال خراميدن، به آهستگي و با ناز. اسم خرامان در لغت نامه دهخدا خرامان. [ خ ِ ] (نف، ق ) خرامنده. (یادداشت بخط مؤلف ). رونده با ناز وتکبر و تبختر. (ناظم الاطباء) (شرفنامه ٔ منیری ...

    ادامه مطلب ...

    خدیجه

    خديجه : (عربي) 1- مولودِ پيش از اتمام ماههاي بارداري، ولادت قبل از موعِد؛ 2- (اَعلام) 1) نام همسر پيامبر اسلام(ص) و مادر حضرت فاطمه(س)؛ 2) نام دختر علي ابن ابي‌طالب(ع).   اسم خدیجه در لغت نامه دهخدا خدیجة. [ خ َ ج َ ...

    ادامه مطلب ...

    خجسته

    خجسته : (اوستايي) 1- مبارك، فرخنده؛ 2- (در موسيقي ايراني) گوشه‌اي در دستگاه نوا؛ 3- (در قديم) سعادتمند، كامروا، خوشبخت؛ 4- (در گياهي) هميشه بهار (گل). اسم خجسته در لغت نامه دهخدا خجسته. [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ...

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir