اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • سيمگون
  • نیک مهر
  • مِهرابه
  • هليله
  • فَرنوش
  • پوران
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • آسیدات
  • نبرزین
  • آباگران‎
  • سرافراز
  • فرناک
  • نوژَن
  • اسم پسر ص

    اسامی پسرانه از ص نام های پسرانه با ص

    صولت

    صولت : (عربي) 1- فرّ و شكوه معمولاً ناشي از برتري كسي يا چيزي بر ديگران، هيبت؛ 2- (در قديم) شدت، سختي، حمله.

    ادامه مطلب ...

    صوفی

    صوفي :    (عربي) 1- (در تصوف) پيرو يكي از فرقه‌هاي تصوف، درويش؛ 2- (اَعلام) عبدالرحمان صوفی: [291-376 قمری] اخترشناس ایرانی از مردم ری، مؤلف کتاب صُورالکواکب و رساله‌ي اسطرلاب (هر دو ترجمه)، به عربی.

    ادامه مطلب ...

    صَنعان

    صَنعان:    (عربي) 1- صَنعان به تخفيف ياء (ي) منسوب به صنعا (نام شهري در يمن) است، صنعاني، از مردم صنيعا؛ 2- (اَعلام) نام شيخي عارف در ادبيات ايران معروف به شيخ صنعان. [قرن 6 هجري].

    ادامه مطلب ...

    صَمیم

    صَميم :    (عربي) 1- (در قديم) صميمي؛ 2- اوج و نهايت شدت يا ترقي چيزي؛ 3- (در نجوم) ويژگي ستاره‌اي كه فاصله‌اش تا خورشيد شانزده دقيقه يا كمتر باشد.

    ادامه مطلب ...

    صلاح‌الدین

    صلاح‌الدين :    (عربي)1- موجب نيكي دين و آيين؛ 2- (اَعلام) صلاح‌الدین ایوبی: (= یوسف ابن ایوب) [532-589 قمری] سلطان مصر و شام [566-589 قمری]، بنیانگذار سلسله‌ي ایوبیان. او پس از عمویش شیرکوه، وزیر آخرین خلیفه‌ي فاطمی مصر شد. سپس ...

    ادامه مطلب ...

    صلاح

    صلاح :    (عربي) 1- شايسته و مناسب بودن امري با در نظر گرفتن پيامدهاي آن، مصلحت؛ درست كاري، نيكوكاري؛ 2- (در قديم) سودمند بودن، فايده داشتن.

    ادامه مطلب ...

    صَفی‌الدین

    صَفي‌الدين: (عربي) 1- خالص و پاك در دين، برگزيده‌ي دين؛ 2- (اَعلام) 1) صفی‌الدین اردبیلی: (= شیخ صفی)، شیخ اسحاق [650-735 قمری] صوفی و عارف ایرانی، که نفوذ و احترام زیادی کسب کرد و فرزندانش به تدریج قدرت سیاسی به ...

    ادامه مطلب ...

    صَفی

    صَفي :   (عربي) 1- (در قديم) خالص و يگانه (دوست)؛ 2- برگزيده؛ صاف، پاك، روشن؛ 3- (به مجاز) صفي‌الله؛ 4- (اَعلام) صَفی، فخرالدین علی: [قرن 8 و9 هجری] شاعر، نویسنده و واعظ ایرانی، پسر ملاحسین کاشفی سبزواری، مؤلف لَطایفُ الطّوایف، ...

    ادامه مطلب ...

    صفدر

    صفدر:    (عربي ـ فارسي)1- صف‌شكن؛ 2- (به مجاز) شجاع و دلير؛ 3- (اَعلام) از القاب حضرت علي(ع).

    ادامه مطلب ...

    صِدیق

    صِديق :    (عربي) 1- (در تصوف) بنده‌ي خاص خداوند؛ 2- (در قديم) بسيار راستگو و درستكار؛ 3- (در عرفان) صديق كسي را مي‌گويند كه در گفتار و كردار و دانش‌ها و احوال و روش و نيات و خوي و ...

    ادامه مطلب ...

    صدرالله

    صدرالله :   (عربي) 1- (به مجاز) كسي كه برتري و مهتري او از سوي خداست؛ 2- (به تعبير عرفاني) داراي باطن و روح خدايي. اسم صدرالله در لغت نامه دهخدا صدر. [ص َ ] (ع اِ) بالای مجلس . طرف بالا : مرا با ...

    ادامه مطلب ...

    صدرالدین

    صدرالدين :    (عربي) 1- پيشواي دين (اسلام)؛ 2- لقبي است كه به بعضي از علماي اسلام داده‌اند؛ 3- (اَعلام) 1) صدرالدین محمّد شیرازی: (ملاصدرا)،   صَدرا. 2- ؛  2) صدرالدین قونیوی: [قرن 7 هجری] صوفی مسلمان، ناپسری و شاگرد ابن ...

    ادامه مطلب ...

    صدرا

    صدرا :    (عربي ـ فارسي) (صدر + ا (پسوند نسبت))، 1- منسوب به صدر، ( صدر؛ 2- (اَعلام) فيلسوف و متکلم ایرانی [حدود 979- 1050 قمری] معروف به صدرا، ملاصدرا و ملقب به صدرالدين و صدرالمتألهين. مؤلف اسفار در ...

    ادامه مطلب ...

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir