غیاث
غياث : (عربي) 1- (در قديم) فريادرس؛ 2- فريادخواهي؛ 3- از صفات و نامهاي خداوند.
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسامی پسرانه از غ نام های پسرانه با غ
غياث : (عربي) 1- (در قديم) فريادرس؛ 2- فريادخواهي؛ 3- از صفات و نامهاي خداوند.
ادامه مطلب ...غَنی : (عربي) 1- ثروتمند؛ 2- آن که از کمک و هم کاری دیگران بینیاز است، بینیاز؛ 3- از صفات و نامهای خداوند؛ 4- (در فلسفهی قدیم) ویژگی آن که ذات و کمال او به دیگری متوقف نباشد؛ 5- (اعلام) ...
ادامه مطلب ...غلاممحمّد : (عربي) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + محمّد]، ارادتمند و فرمان بردار محمّد [منظور حضرت محمّد(ص)]. اسم غلام محمد در لغت نامه دهخدا غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت ...
ادامه مطلب ...غلامعلی : (عربي) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + علي]، ارادتمند و فرمان بردار علي [منظور امام علي(ع)]. اسم غلام علی در لغت نامه دهخدا غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده ...
ادامه مطلب ...غلامعباس : (عربي) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + عباس]، ارادتمند و فرمان بردار عباس [منظور حضرت عباس(ع)]. اسم غلام عباس در لغت نامه دهخدا غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده ...
ادامه مطلب ...غلامرضا : (عربي) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + رضا]، ارادتمند و فرمان بردار رضا [منظور امام رضا(ع)]. اسم غلام رضا در لغت نامه دهخدا غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده ...
ادامه مطلب ...غلامحسين : (عربي) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسين]، ارادتمند و فرمان بردار حسين [منظور امام حسين(ع)]. اسم غلام حسین در لغت نامه دهخدا غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک ...
ادامه مطلب ...غلامحسن : (عربي) [غلام = (به مجاز) ارادتمند و فرمان بردار + حسن]، ارادتمند و فرمان بردار حسن [منظور امام حسن(ع)]. اسم غلام حسن در لغت نامه دهخدا غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت ...
ادامه مطلب ...غَفور : (عربي) 1- بخشاينده و آمرزندهي گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهاي خداوند كه قريب نود بار در قرآن كريم آن را يادآور شده است. اسم غفور در لغت نامه دهخدا غفور. [ غ َ ] (ع ص ) آمرزگار. ج ، غُفُر. (منتهی ...
ادامه مطلب ...غَفّار : (عربي) 1- آمرزنده و بخشايندهي گناهان(خداوند)؛ 2- از صفات و نامهاي خداوند. اسم غفار در لغت نامه دهخدا غفار. [ غ ُ ] (ع اِ) موی گردن و پس گردن . موی رخسار و موی زرد ساق و پیشانی . (منتهی الارب ) ...
ادامه مطلب ...غَدير : (عربي) 1- آبگيري است بين مكه و مدينه در ناحيهي جحفه؛ 2- روز يا واقعه غدير كه در ميان مسلمانان حائز اهميت است. اسم غدیر در لغت نامه دهخدا غدیر. [ غ َ ] (ع اِ) آبگیر. آب که سیل سپس گذارد. (منتهی ...
ادامه مطلب ...غانِم : (عربي) (در قديم) غنيمت گرفته و بهرهمند. اسم غانم در لغت نامه دهخدا غانم . [ ن ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از غَنْم و غُنْم و غَنَم . گیرنده ٔ غنیمت . رسیده به غنیمت و با تنوین دنبال کلمه ٔ ...
ادامه مطلب ...غالب : (عربي) 1- غلبه كننده بر ديگري در جنگ، فاتح، پيروز؛ مسلط، چيره؛ 2- (اَعلام) 1) نام هشتمين جدّ پیامبر اسلام(ص)؛ 2) نام يكي از صحابه؛ 3) غالب دهلوی: [1212-1285 قمری] شاعر فارسی زبان و اردو زبان هندی ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است