اسم پسر الف

آریارمن : رامشگر آریایی - شادی آور از نژاد آریایی  

آزادسرو : همچون سرو زیبا و بی تعلق، بزرگوار و متواضع،از شخصیتهای شاهنامه، نام مردی دانا و پرهیزکار در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی آزادفروز: رهایی بخش، آنکه آزادی می آورد، باعث آزادی، نام مردی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی <  

آکام : نتیجه، ثمره،سود،فایده  

آبرو : حیثیت ، شرف ، قدر  

آذروان : آذربان ، آتش بان ، نگهبان آتشکده  

ابوالفرج : پدر فرج، کنیه غذایی مرکب از برنج و گوشت و شکر  

احسان : نیکی، نیکویی  

ادیب : سخن دان، سخن شناس، معلم، مربی  

ارسطو : ارسطاطالیس، ارسطوطالیس حکیم نامدار یونانی و شاگرد افلاطون، او معلم اسکندر مقدونی بود، به او لقب معلم اول را داده بودند ارسلان: شیر، نام پسر مسعودغزنوی  

ارغش : تاجر یا تجار سیار، از امرای ملکشاه سلجوقی  

اروند : نام رودی در ایران  

اللهیار : الله (عربی) + یار (فارسی) آن که خداوند یار ویاور اوست  

اورند : تخت پادشاهی، شکوه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر لهراسپ شاه ایران و از نوادگان کی پیشتن پادشاه کیانی اطلاعات بیش 

اهوراداد : خداداد یا آفریده خدا  

ایزدداد : داده خداوند، آفریده خداوند، نام دانشمندی در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی