یاس
یاس : گلی زینتی با رنگهای زرد، سرخ، سفید، و بنفش و بسیار خوشبو،گل منسوب به حضرت زهرا(س)
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با ی,اسم دختر با حرف ی,نام های دخترونه با ی,اسم دختر شروع با حرف ی,اسامی دخترانه ای که با حرف ی شروع می شوند.
یاس : گلی زینتی با رنگهای زرد، سرخ، سفید، و بنفش و بسیار خوشبو،گل منسوب به حضرت زهرا(س)
ادامه مطلب ...يوكابد : (عبري) 1- به معني «خداوند مجداست»؛ 2- (اَعلام) مادر هارون و موسي و مريم و عمهي زوجهي عمرام لاوي.
ادامه مطلب ...يُمنا : (عربي، يُمني) 1- (در قديم) راست، سمت راست، در مقابلِ يُسري؛ 2- مبارك، بسيار با بركت. اسم یمنا در لغت نامه دهخدا یمن. [ ی َ م َ ] (ع اِ) سوی راست. یمین. (منتهی الارب ). سوی دست ...
ادامه مطلب ...يَلدا : (سُرياني) 1- آخرين شب پاييز در نيمكره شمالي و بلندترين شب سال [مقارن ميلاد عيسي (ع)]؛ 2- (در قديم) (به مجاز) تاريك و بلند يا تاريك و عميق. اسم یلدا در لغت نامه دهخدا یلدا. [ ی َ ] ...
ادامه مطلب ...یگانه : 1- صميمي، همدل، يك رنگ؛ 2- بيهمتا، بينظير، تنها، منحصر به فرد؛ 3- (در قديم) يك، يكي، واحد. اسم یگانه در لغت نامه دهخدا یگانه. [ ی َ / ی ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ...
ادامه مطلب ...یکتا : 1- يگانه، بينظير، تنها؛ 2- (در قديم) تنها، فرد، منفرد؛ 3- (در قديم) (به مجاز) جدا، بينياز، فارغ؛ 4- مستقيم، راست؛ 5- مخلص، صميمي؛ يك رنگ، بيريا؛ 6- (در قديم) به تنهايي؛ 7- ساز زهي كه فقط ...
ادامه مطلب ...يَسنا : (اوستايي) هم ريشه با يشت، در لغت به معني پرستش، ستايش، نماز، جشن و در اصطلاح نام يكي از بخشهاي پنجگانهي اوستا و مهمترين آنهاست. اسم یسنا در لغت نامه دهخدا یسنا. [ ی َ ] (اِخ ) نام ...
ادامه مطلب ...يُسرا : (عربي) 1- آسان، فراخي، به آساني، به سهولت؛ 2- (در قديم) چپ، طرف چپ در مقابلِ يمني. اسم یسرا در لغت نامه دهخدا یسر. [ ی َ ] (ع اِ) ثروت و دولت و توانگری، مذکر آید. (ناظم الاطباء). یسر. ...
ادامه مطلب ...یانا : 1- (اوستايي) نيكي رسان، نكويي بخش؛ 2- (در تركي) در حال اشتعال؛ 3- (به مجاز) زیبا و درخشان. اسم یانا در لغت نامه دهخدا یان. (اِ) به معنی هذیان باشد و آن سخنان نامربوطی است که بیماران خراب گویند.(برهان ...
ادامه مطلب ...یاسمینا : (ياسمين + ا (پسوند نسبت)) منسوب به ياسمين، ياسمين و ياسمن. اسم یاسمینا در لغت نامه دهخدا یاسمین.[ س َ ] (اِ) یاسمن. رجوع به یاسمن شود : تا آسمان روشن شود چون سبز گردد بوستان تا بوستان خرم شود چون ...
ادامه مطلب ...ياسمين : (= ياسمن)، ياسمن. اسم یاسمین در لغت نامه دهخدا یاسمین.[ س َ ] (اِ) یاسمن. رجوع به یاسمن شود : تا آسمان روشن شود چون سبز گردد بوستان تا بوستان خرم شود چون تازه گردد یاسمین. فرخی. رزمگاه پرمبارز دوست تر دارد ملک ز ...
ادامه مطلب ...ياسمن زهرا : (فارسی ـ عربی) از نام های مرکب، یاسمن و زهرا. یاسمن زهرا در لغت نامه دهخدا یاسمن. [ س َم َ ] (اِ) درختچه ای از تیره ٔ زیتونیان که دارای گونه های برافراشته و یا بالارونده است. ...
ادامه مطلب ...یاسمن : (در گياهي) درختچهاي زينتي داراي گلهاي درشت و معطر به رنگهاي سفيد، زرد و قرمز. اسم یاسمن در لغت نامه دهخدا یاسمن. [ س َم َ ] (اِ) درختچه ای از تیره ٔ زیتونیان که دارای گونه های برافراشته ...
ادامه مطلب ...یاس : (در گياهي) درختچهاي زينتي با ارتفاع حدود دو متر داراي گلهاي زرد، سرخ، سفيد و بنفش و بسيار معطر. اسم یاس در لغت نامه دهخدا یاس. (اِ) مخفف یاسمن است و آن گلی باشد معروف. (برهان قاطع). مخفف یاسمن ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است