کَمند
كَمند : 1- (به مجاز) آنچه به وسيلهي آن كسي را گرفتار ميكنند، دام؛ 2- (در قديم) (به مجاز) گيسو. اسم کمند در لغت نامه دهخدا کمند. [ ک َ م َ ] (اِ) ریسمانی باشد که در وقت جنگ در ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با ک,اسم دختر با حرف ک,نام های دخترونه با ک,اسم دختر شروع با حرف ک,اسامی دخترانه ای که با حرف ک شروع می شوند.
كَمند : 1- (به مجاز) آنچه به وسيلهي آن كسي را گرفتار ميكنند، دام؛ 2- (در قديم) (به مجاز) گيسو. اسم کمند در لغت نامه دهخدا کمند. [ ک َ م َ ] (اِ) ریسمانی باشد که در وقت جنگ در ...
ادامه مطلب ...كلثوم : (عربي) 1- پرگوشت رخسار بيترشرويي، داراي گونه و چهرهي پر گوشت؛ 2- (به مجاز) زيبا چهره؛ 3- (اَعلام) ام كلثوم نام دختر پیامبر اسلام(ص). اسم کلثوم در لغت نامه دهخدا کلثوم. [ ک ُ ] (ع ص، اِ) مرد ...
ادامه مطلب ...كعبه : (عربي) 1- مرتفع، جاي چهارگوش، مكعب؛ 2- (اعلام) (= بیتالله الحرام): بنایی به شکل مکعب مستطیل در ابعاد حدود 12×10×15 متر در شهر مکه، در کشور عربستان سعودی، قبله گاه مسلمانان جهان و مقدسترین مکان مذهبی در ...
ادامه مطلب ...كَژال : (كردي) در بعضي از نامنامهها زيباروي سياه چشم معنا شده است(؟). اسم کژال در لغت نامه دهخدا کژ. [ ک َ ] (ص ) به معنی کج است که نقیض راست باشد. (برهان ) نقیض راست و کج مبدل ...
ادامه مطلب ...كريمه : (عربي) 1- گرانبها، ارزشمند؛ 2- صفت هر يك از آيههاي قرآن؛ 3- (در قديم) هر يك از آيههاي قرآن؛ 4- زن بزرگوار، زن شريف نيكو و خوب. اسم کریمه در لغت نامه دهخدا کریمة. [ ک َ م َ ...
ادامه مطلب ...كتايون : (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفنديار كه نام ديگرش را ناهيد گفتهاند. اسم کتایون در لغت نامه دهخدا کتایون. [ ک َ ] (اِ) زن پادشاه بزرگ را گویند یا زنی که شهنشاه و پادشاه ...
ادامه مطلب ...كُبري : (عربي) 1- (مؤنث اكبر)، بزرگ، كبير، بزرگتر، + ( اكبر؛ 2- (اَعلام) لقب زينب كبري(س) دختر حضرت علي(ع). اسم کبری در لغت نامه دهخدا کبری. [ ک ُ را ] (ع ن تف ) مؤنث اکبر. بزرگتر. (منتهی الارب ...
ادامه مطلب ...كاني : (كان + ي (پسوند نسبت))، 1- منسوب به كان، مربوط به كان، معدني، استخراج شده از كان؛ 2- (به مجاز) داراي ارزش و قيمت. اسم کانی در لغت نامه دهخدا کانی. (ص نسبی ) منسوب به کان یعنی معدنی. ...
ادامه مطلب ...کتایون : (اَعلام) دختر قیصر روم و زن گشتاسب و مادر اسفنديار كه نام ديگرش را ناهيد گفتهاند. اسم کتایون در لغت نامه دهخدا کتایون. [ ک َ ] (اِ) زن پادشاه بزرگ را گویند یا زنی که شهنشاه و پادشاه ...
ادامه مطلب ...کتانه : (کتان = نام گیاهی + ه (پسوند نسبت))، 1- منسوب به کتان؛ 2- (به مجاز) زیبا و باطراوت. اسم کتانه در لغت نامه دهخدا کتان. [ ک َت ْ تا / ک َ ] (ع اِ) نباتی است بقدر ...
ادامه مطلب ...كُبري : (عربي) 1- (مؤنث اكبر)، بزرگ، كبير، بزرگتر، + ( اكبر؛ 2- (اَعلام) لقب زينب كبري(س) دختر حضرت علي(ع). اسم کبری در لغت نامه دهخدا کبری. [ ک ُ را ] (ع ن تف ) مؤنث اکبر. بزرگتر. (منتهی الارب ...
ادامه مطلب ...کانیاو : (کردی) 1- آب چشمه؛ 2- زمینی که با آب چشمه آبیاری شود؛ 3- گیاهی که با آب چشمه سیراب شود. اسم کانیاو در لغت نامه دهخدا کانی. (ص نسبی ) منسوب به کان یعنی معدنی. (ناظم الاطباء). کانی. (ع ص ...
ادامه مطلب ...کانیا : [كان (به مجاز) سرچشمه، منشأ + ي (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به کان؛ 2- ویژگیِ کسی که سرچشمه و منشأ است؛ 3- کسی که زایا و بارور است. اسم کانیا در لغت نامه دهخدا کانی. ...
ادامه مطلب ...کانی : (كان + ي (پسوند نسبت))، 1- منسوب به كان، مربوط به كان، معدني، استخراج شده از كان؛ 2- (به مجاز) داراي ارزش و قيمت. اسم کانی در لغت نامه دهخدا کانی. (ص نسبی ) منسوب به کان یعنی معدنی. ...
ادامه مطلب ...کاملیا : (فرانسوی، kamelia) 1- (در گیاهی) گلهای درشت و زیبا به رنگهای سفید و صورتی که در بهار ظاهر میشوند؛ 2- درختچهي زینتی و همیشه سبز این گل که از خانوادهي چای است و برگهای براق و بیضی ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است