لیدیا
لیدیا : (فرانسوی) (= لیدی، لیدیه، لودیه) دولت پیشین در غرب آسیای صغیر، که به وسیله ی مهاجران یونانی پدید آمده بود، در سده ی 7-6 پیش از میلاد رونق داشت و پایتختش سارد(ساردیس) بود. این دولت به وسیله ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با ل,اسم دختر با حرف ل,نام های دخترونه با ل,اسم دختر شروع با حرف ل,اسامی دخترانه ای که با حرف ل شروع می شوند.
لیدیا : (فرانسوی) (= لیدی، لیدیه، لودیه) دولت پیشین در غرب آسیای صغیر، که به وسیله ی مهاجران یونانی پدید آمده بود، در سده ی 7-6 پیش از میلاد رونق داشت و پایتختش سارد(ساردیس) بود. این دولت به وسیله ...
ادامه مطلب ...لَيانا : (ليان + ا (پسوند نسبت))، منسوب به ليان، ب لَيان.1- ، 2- و 3- اسم لیانا در لغت نامه دهخدا لیان. (ع اِ) ج ِ لین. (منتهی الارب ). لیان. [ ل َ ] (ع مص ) لَین. لینة. نرم ...
ادامه مطلب ...لَيان : 1- (در قديم) درخشان، تابان؛ 2- فروغ آینه و تیغ؛ 3- فروغ و روشنایی که در پی هم بدرخشند. [لَیان با واژهي لیان/liyān / هم نویسه است. لیان: شهر قدیمی ایلامی، که آثاری از آن در تپهاي ...
ادامه مطلب ...ليا : (عبري) 1- (= ليئه)، خسته؛ 2- (اَعلام) دختر بزرگ «لابان» كه يعقوبِ پيامبر وي را به همسري قبول كرد. اسم لیا در لغت نامه دهخدا لیا. [ ل ِی ْ یا ] (اِخ ) نام یکی از دو دختر ...
ادامه مطلب ...لَنا : (عربي) نصيب و بهره. اسم لنا در لغت نامه دهخدا لنا. [ ل َ ] (ع حرف جر + ضمیر) (از: لََ + نا) ما را. برای ما. از برای ما. لنا. [ ل ِ ] (اِخ ) نام شطی ...
ادامه مطلب ...لَمیعه : (عربي، لَمیَعة) درخشان و روشن. اسم لمیعه در لغت نامه دهخدا لمی.[ ل َ / ل ُ / ل ِ ما ] (ع اِمص ) گندم گونی لب یا اندکی سیاهی آن که به حسن و ملاحت انجامد. (منتهی ...
ادامه مطلب ...لميا : (عربي، لمياء) (مؤنث المي)، 1- زن گندمگون لب؛ 2- (اَعلام) نام يكي از زنان محدثه در اسلام. اسم لمیا در لغت نامه دهخدا لمی.[ ل َ / ل ُ / ل ِ ما ] (ع اِمص ) گندم گونی ...
ادامه مطلب ...لِقا : (عربي) 1- (در قديم) ديدار، ملاقات، چهره، صورت؛ 2- (در تصوف) پيدا شدن استعدادي در دل سالك تا حق در آن ظاهر شود. اسم لقا در لغت نامه دهخدا لقا. [ ل ِ ] (ع اِمص، اِ) لِقاء. دیدار. ...
ادامه مطلب ...لعیا : (معرب از عبري ليا = ليئه = خسته) 1- خسته؛ 2- (اَعلام) نام زن حضرت يعقوب (ع). + ن.ك. ليا. اسم لعیا در اسامی پسرانه و دخترانه لعیا نوع: دخترانه ریشه اسم: عبری معنی: لیا اسم لعیا در لغت نامه دهخدا لیا. [ ل ...
ادامه مطلب ...لُعبت : (عربي) 1- زن زيبا روي و خوش اندام؛ 2- (در قديم) هر چيز بسيار جالب و شگفت انگيز؛ 3- (در قديم) (به مجاز) بت و صنم؛ 4- (در قديم)(به مجاز) هر يك از سنگهاي گران بها يا ...
ادامه مطلب ...لَعبا : (عربي) (مؤنث اَلْعَب)، زيباترين. اسم لعبا در لغت نامه دهخدا لعبا. [ ل ُ ] (اِخ ) موضعی است در دیار عبدالقیس بن عمان و بحرین. (از معجم البلدان ). اسم لعبا در فرهنگ فارسی لعبا موضعی است در دیار عبد القیس ...
ادامه مطلب ...لَطيفه : (عربي، لطیفة) 1- (به مجاز) حکایت یا عبارت کوتاه و خنده آور که برای شادی و خنداندن دیگران گفته می شودا؛ 2- (به مجاز) نوعی شیرینی نرم و لطیف که خمیر آن را از شکر و کره ...
ادامه مطلب ...لطافت : (عربي) 1- لطيف بودن، نرمي؛ 2- طراوت و زيبايي؛ 3-(در قديم) مهرباني، لطف، رأفت؛ 4- ظريف و حساس بودن؛ 5- (در قديم) (به مجاز) نغزي و خوشايندي. اسم لطافت در لغت نامه دهخدا لطافت. [ ل َ ف َ ...
ادامه مطلب ...لاوین : (اَعلام) نام يكي از مناطق مرزي غرب ايران. اسم لاوین در لغت نامه دهخدا لاوین. (اِخ ) نام ناحیتی سرحدی به مغرب ایران. (جغرافیای غرب ایران ص 135-136). اسم لاوین در فرهنگ فارسی لاوین نام ناحیتی سر حدی بمغرب ایران اسم لاوین در ...
ادامه مطلب ...لالهزار: 1- زميني كه در آن لالهي فراوان روييده باشد؛ 2- (به مجاز) چهرهي سرخ و لطيف. اسم لاله زار در لغت نامه دهخدا لاله زار. [ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) جای روئیدن لاله ٔ بسیار. لالستان. ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است