شیلان
شيلان : (در قديم) (در گياهي) (= چيلان)، 1- درخت عناب؛ 2-(در مغولي) مهماني، سور؛ 3- (در قديم) غذا، طعام. اسم شیلان در لغت نامه دهخدا شیلان. (ع اِ) ج ِ شال : شیلان کشمیر. شیلان کرمان. (یادداشت مؤلف ). شیلان. (ترکی، اِ) ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با ش,اسم دختر با حرف ش,نام های دخترونه با ش,اسم دختر شروع با حرف ش,اسامی دخترانه ای که با حرف ش شروع می شوند.
شيلان : (در قديم) (در گياهي) (= چيلان)، 1- درخت عناب؛ 2-(در مغولي) مهماني، سور؛ 3- (در قديم) غذا، طعام. اسم شیلان در لغت نامه دهخدا شیلان. (ع اِ) ج ِ شال : شیلان کشمیر. شیلان کرمان. (یادداشت مؤلف ). شیلان. (ترکی، اِ) ...
ادامه مطلب ...شيلا : نام نهري در سيستان و بلوچستان كه از درياچهي هامون به خارج از آن جريان دارد. اسم شیلا در لغت نامه دهخدا شیل. [ ش ُی ْ ی َ / شی َ ] (ع ص، اِ) ج ِ شائل. ...
ادامه مطلب ...شيفته : (صفت فاعلي از شيفتن)، آن كه به كسي يا چيزي دل بسته است، عاشق. اسم شیفته در لغت نامه دهخدا شیفته. [ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) عاشق. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا) (غیاث ...
ادامه مطلب ...شيريندخت : 1- (شيرين + دخت = دختر)، دختر شيرين؛ 2- (به مجاز) زيبا، گرامي، عزيز. اسم شیرین دخت در لغت نامه دهخدا شیرین. (ص نسبی ) هر چیزکه نسبت به شیر داشته باشد، خصوصاً در حلاوت. (آنندراج ) (بهار عجم ...
ادامه مطلب ...شيرين : 1- داراي مزهي شيريني؛ 2- (به مجاز) مطبوع، دلنشين و دلپذير؛ 3- (به مجاز) زيبا؛ 4- (به مجاز) شيوا يا ادا شده با لهجهاي گوش نواز (سخن)؛ 5- (به مجاز) گرامي، عزيز، به طور دلپذير، خيلي خوب، ...
ادامه مطلب ...شيده : (شيد= خورشيد + ه (پسوند نسبت)) 1- منسوب به شيد؛ 2- خورشيد، نور، روشني، روشنايي؛ 3- (به مجاز) زيبارو. اسم شیده در لغت نامه دهخدا شیده. [ دَ / دِ ] (اِ) بمعنی شید است در تمام معانی. (از ...
ادامه مطلب ...شيدرخ : 1- آفتاب رو، درخشان رو؛ 2- (به مجاز) زيبا. اسم شیدرخ در لغت نامه دهخدا شید. (اِ) نور. (از برهان ). روشنی. (انجمن آرا) (آنندراج ). روشنی. (غیاث اللغات ) (غیاث ) (جهانگیری ). نور در خورشید، چنانکه تاب ...
ادامه مطلب ...شيدخت : (شید= خورشید + دخت = دختر) 1- دختر خورشید؛ 2- (به مجاز) زیباروی. اسم شیدخت در لغت نامه دهخدا شید. (اِ) نور. (از برهان ). روشنی. (انجمن آرا) (آنندراج ). روشنی. (غیاث اللغات ) (غیاث ) (جهانگیری ). نور ...
ادامه مطلب ...شِيدا : 1- عاشق، دلداده؛ 2- (در قديم) آشفته و پريشان؛ 3- (در عرفان) شدت غليان عشق و عاشقي را گويند، در اين مقام عاشق خود را فراموش ميكند. اهل جذبات را نيز شيدا گويند. اسم شیدا در لغت نامه ...
ادامه مطلب ...شيبا : (= شيوا)، آشفته، شيفته. اسم شیبا در لغت نامه دهخدا شیبا. (ص، اِ) از پهلوی چیباک، شیپاک، تندرو: آژی شپاک ؛ مار تیز در رفتار، مار شیبا. (یادداشت مؤلف ). مار افعی.(برهان ) (انجمن آرا) (از جهانگیری ) (آنندراج ...
ادامه مطلب ...شهيندخت : (شهين + دخت = دختر)، 1- دخترِ شاهزاده؛ 2- (به مجاز) دخترِ بلند مرتبه و عالي مقام. اسم شهین دخت در لغت نامه دهخدا شهین. [ ش َ ] (ص نسبی ) (از: شه + َین، پسوند نسبت )منسوب ...
ادامه مطلب ...شهين : (شه + ين (پسوند نسبت))، 1- منسوب به شاه؛ 2- (به مجاز) داراي ارزش و مقامِ شاهانه. اسم شهین در لغت نامه دهخدا شهین. [ ش َ ] (ص نسبی ) (از: شه + َین، پسوند نسبت )منسوب بشاه، ...
ادامه مطلب ...شهناز : 1- (در موسيقي ايراني) گوشهاي در دستگاه شور؛ 2- (در قديم) (در موسيقي ايراني) از لحنهاي قديم ايراني؛ 3- شاهناز. اسم شهناز در لغت نامه دهخدا شهناز. [ ش َ ] (اِ مرکب ) نام نوائی از موسیقی. (از ...
ادامه مطلب ...شهلا : (عربي) 1- داراي چشم رنگ سياه چون رنگ چشم ميش؛ 2- (به مجاز) زيبا و فريبنده (چشم)؛ 3- (در گياهي) ويژگي نوعي نرگس كه حلقهي وسط آن سرخ يا بنفش است؛ نرگس، نرگس شهلا. اسم شهلا در لغت ...
ادامه مطلب ...شهگل : بهترين گل، گلِ شاهانه. اسم شهگل در لغت نامه دهخدا شت. [ ش َ ] (اِ) مخفف شتل است و آن زری باشد که در آخر قمار به حاضران دهند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ). مخفف شتل است ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است