سوفیا
سوفيا : (عربي) 1- (= صوفيه)، پيروان تصوف؛ 2- عاقل، خردمند؛ 3- (اَعلام) (= صوفيه) پايتخت بلغارستان. اسم سوفیا در لغت نامه دهخدا صوفی. (ص نسبی، اِ) پیرو طریقه ٔ تصوف. پشمینه پوش. یک تن از صوفیه : دل از عیب صافی ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با س,اسم دختر با حرف س,نام های دخترونه با س,اسم دختر شروع با حرف س,اسامی دخترانه ای که با حرف س شروع می شوند.
سوفيا : (عربي) 1- (= صوفيه)، پيروان تصوف؛ 2- عاقل، خردمند؛ 3- (اَعلام) (= صوفيه) پايتخت بلغارستان. اسم سوفیا در لغت نامه دهخدا صوفی. (ص نسبی، اِ) پیرو طریقه ٔ تصوف. پشمینه پوش. یک تن از صوفیه : دل از عیب صافی ...
ادامه مطلب ...سوسن : 1- (گياهي) گياهي پياز دار و تك لپهاي، با برگهاي باريك و دراز كه انواع وحشي و پرورشي دارد؛ 2- گل اين گياه كه معمولاً درشت، خوشهاي، و به رنگ ها و اشكال مختلف است. بعضي انواع ...
ادامه مطلب ...سوزان : 1- داراي حرارت و گرماي بسيار زياد؛ 2- (در قديم) (به مجاز) سرشار از اندوه و اشتياق. اسم سوزان در لغت نامه دهخدا سوزان. (نف ) سوزنده. در حال سوختن. سوزاننده و ملتهب و با حرقت و سوزش. (ناظم ...
ادامه مطلب ...سورينا : (سورين + ا (پسوند نسبت))، منسوب به سورين، ( سورين. 1- اسم سورینا در لغت نامه دهخدا سوری. (اِ) نوعی از ریاحین سرخ است. (برهان ). ورد. نوعی از گل سرخ و بسیار خوشبو که آنرا گل محمدی نیز گویند. ...
ادامه مطلب ...سوريا : (سوري + الف (اسم ساز))، ( سوري. اسم سوریا در لغت نامه دهخدا سوری. (اِ) نوعی از ریاحین سرخ است. (برهان ). ورد. نوعی از گل سرخ و بسیار خوشبو که آنرا گل محمدی نیز گویند. (ناظم الاطباء). نام ...
ادامه مطلب ...سوري : 1- (در قديم) (در گياهي) گل سرخ؛ 2- (به مجاز) سرخ رنگ. اسم سوری در لغت نامه دهخدا سوری. (اِ) نوعی از ریاحین سرخ است. (برهان ). ورد. نوعی از گل سرخ و بسیار خوشبو که آنرا گل محمدی ...
ادامه مطلب ...سوره : (عربي) هر يك از بخشهاي صد و چهاردهگانهي قرآن كه خود شامل چند آيه است، سورت. اسم سوره در لغت نامه دهخدا سورت. [ س َ / سُو رَ ] (از ع اِمص ) تیزی. حدت. تندی هر چیز. ...
ادامه مطلب ...سورا : 1- سود دهنده؛ 2- توانا، نيرومند؛ 3- (اَعلام) نام شهر «شوراب» در نوشتههاي رومی و یونانی که به گونهاي سورا/ surāـ/ آمده است، شوراب (سورا) در مغرب رود فرات و در نزدیک دشت سروج (باتنه) و در ...
ادامه مطلب ...سوده : (عربي) 1- ساييده، ساییده شده؛ 2- (اَعلام) [قرن اول هجری] نام دختر زمعه ابن قيس ابن عبد شمس، از همسران پیامبر اسلام(ص)، بیوهي یکی از مسلمانان نخستین به نام سکران. اسم سوده در لغت نامه دهخدا سودة. [ س ...
ادامه مطلب ...سودابه : (= سوداوه) 1- (در پهلوی) به معنی دارنده ی آب روشنی بخش؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) همسر کیکاووس که چون سیاوش عشق او را نپذیرفت، بر او بهتان زد و موجب آوارگی و کشته شدن وی شد. ...
ادامه مطلب ...سودا : (عربي) 1- (به مجاز) فكر، خيال، شور و شوق؛ 2- (در قديم) (به مجاز) علاقهي شديد به كسي يا چيزي، عشق. اسم سودا در لغت نامه دهخدا سودا. [ س َ ] (ع ص ) سیاه. (غیاث اللغات ) ...
ادامه مطلب ...سَنيه : (عربي) عالي، خوب. اسم سنیه در لغت نامه دهخدا سنیت. [ س َ ] (ع ص ) سال قحط. (آنندراج ): عام سنیت ؛ سال قحط. (منتهی الارب ). سنیة. [ س َ نی ی َ ] (ع ص ) ...
ادامه مطلب ...سُندُس : (معرب از فارسي؟) 1- (در قديم) پارچهي ابريشميِ لطيف و گرانبها؛ 2- (به مجاز) گلهاي ظريف و رنگارنگ. اسم سندس در لغت نامه دهخدا سندس. [ س ُ دُ ] (اِ) کلمه ٔیونانی است. دیبا. (لغت نامه ٔ مقامات ...
ادامه مطلب ...سُنبله : 1- (در گياهي) نوعي گل آذين كه گلهاي بدون دُمگل آن در اطراف يك محور جمع ميشوند؛ 2- خوشهي بعضي گياهان مانند گندم و جو؛ 3- (در نجوم)؛ صورت ششم از صورتهاي فلكيِ منطقه البروج، واقع در ...
ادامه مطلب ...سُنبل : 1- (در گياهي) گلِ خوشهاي بلند، به هم فشرده و معطر به رنگهاي قرمز، آبي، سفيد و زرد، گياه همين گل؛ 2-(در قديم) (به مجاز) گيسو، زلف. اسم سنبل در لغت نامه دهخدا سنبل. [ سُم ْ ب ُ ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است