همدم
همدم : (به مجاز) همنشين، مونس. اسم همدم در لغت نامه دهخدا همدم. [ هََ دَ ] (ص مرکب ) هم دم. هم نفس. ندیم. قرین. دوست. (یادداشت مؤلف ) : از دو همدم که در جهان یابم ناگزیر است و از جهان ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اسم دختر بر اساس الفبا,اسم دخترانه با ه,اسم دختر با حرف ه,نام های دخترونه با ه,اسم دختر شروع با حرف ه,اسامی دخترانه ای که با حرف ه شروع می شوند.
همدم : (به مجاز) همنشين، مونس. اسم همدم در لغت نامه دهخدا همدم. [ هََ دَ ] (ص مرکب ) هم دم. هم نفس. ندیم. قرین. دوست. (یادداشت مؤلف ) : از دو همدم که در جهان یابم ناگزیر است و از جهان ...
ادامه مطلب ...همتا : 1- آنچه يا آنكه در صفتي با ديگري وجه اشتراك داشته يا كاملاً به او شبيه باشد، نظير، مثل؛ 2- (در قديم) همسر، جفت؛ 3- (در قديم) همنشين، همدم، رفيق؛ 4- (در قديم) متناسب، در خور. اسم همتا ...
ادامه مطلب ...هُمادخت : (هما+ دخت = دختر)، (به مجاز) دختر خوشبخت، دختر سعادتمند. اسم همادخت در لغت نامه دهخدا هما. [ هَُ] (اِ) مرغی است که استخوان میخورد. بر سر هرکه سایه ٔ او افتد به دولت و سلطنت رسد. (غیاث ). ...
ادامه مطلب ...هُما : 1- (در پهلوي)، فرخنده؛ 2- پرندهاي با جثهاي نسبتاً درشت از خانوادهي لاشخورها، داراي بالهاي بلند، دُم بلندِ لوزي شكل به رنگ خاكستري و يك دسته مو در زير منقار. [هما به خوردن استخوان مشهور است و ...
ادامه مطلب ...اسم دخترانه هلیا : (از یونانی، heliade) 1- صورت تخفیف یافتهي هلیاد، به معنی دختر خورشید؛ 2- (اَعلام) (در اساطیر یونان) دختر هلیوس. اسم هلیا در لغت نامه دهخدا هلی. [ هَُ ] (اِ) نامی است که در نور و آمل ...
ادامه مطلب ...هِلنا : 1- (= هلن)، هلن؛ 2- (اَعلام) نام شهری در مرکز ایالت مونتانای آمریکا. اسم هلنا در لغت نامه دهخدا هلنا. [ هَِ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به هلن شود. فرهنگ فارسی هلنا شهری در کشورهای متحده آمریکا در ایالت مونتانا ...
ادامه مطلب ...هِلن : (اَعلام) هلن دختر ژوپيتر خداي خدايان يونان يكي از وسوسهانگيزترين زنان ميتولوژي [اسطوره شناسي] يونان است كه زندگي رؤيايياش پيوسته الهام بخش شعرا، نويسندگان و صورت نگاران بوده و شاهكارهاي بسياري به نام او بوجود آمده است. اسم ...
ادامه مطلب ...هَستي: 1- وجود در مقابل نيستي؛ 2- زندگي، زندگاني؛ 3- (به مجاز) همهي دارايي. مايملك؛ 4- (به مجاز) جهان، عالم وجود. اسم هستی در لغت نامه دهخدا هستی. [ هََ ] (حامص، اِ) وجود. بودن. بود. حیات. زندگی. (یادداشت به خط ...
ادامه مطلب ...هَرانوش : 1- دختر آتش؛ 2- (به مجاز) زيبارو. اسم هرانوش در لغت نامه دهخدا هران. [ هَِ ] (اِخ ) قلعه ای است به دمار از یمن. (منتهی الارب ). از دزهای دمار است در یمن. (معجم البلدان ). هران. [ ...
ادامه مطلب ...هديهزهرا : از نامهاي مركب، ا هديه و زهرا. اسم هدیه زهرا در لغت نامه دهخدا هدیه. [ هََ د ی َ / ی ِ ] (از ع، اِ) تحفه و ارمغان و آنچه به کسی فرستند به رسم تحبیب و ...
ادامه مطلب ...هدیه : (عربي) 1- آنچه به مناسبتي يا به رسم يادگار به نشانهي محبت به كسي داده مي شود، پيشكش، ارمغان، كادو؛ 2- (احترام آميز) قيمت خريد و فروش قرآن كريم؛ 3- (در قديم) رونماي عروس؛ 4- (در قديم) ...
ادامه مطلب ...هُدي : (عربي) 1- (در قديم) هدايت كردن، هدايت، راهنمايي؛ 2- رسيدن به حق و حقيقت؛ 3- راه راست، مسير درست؛ 4- (به مجاز) دين هدايت، اسلام. اسم هدی در لغت نامه دهخدا هدی. [ هََ دْی ْ ] (اِ) به ...
ادامه مطلب ...هجرت : (عربي) 1- از كشور يا زادگاه خود به جاي ديگر رفتن و در آنجا ساكن شدن؛ 2- (اَعلام) مهاجرت پیامبر اسلام(ص) و جمعی از یارانش (مهاجران) از مكه به یثرب (مدینه)، که رویدادی ویژه در تاریخ اسلام ...
ادامه مطلب ...هایده : آشكار، نمايان، هويدا. اسم هایده در فرهنگ فارسی هایده ۱- (اسم ) مونث هاید. ۲- (اسم ) نامی است ازنامهای زنان . اسم هایده در اسامی پسرانه و دخترانه هایده نوع: دخترانه ریشه اسم: عربی معنی: (تلفظ: hāyede) آشکار، نمایان، هویدا - توبه کننده، به ...
ادامه مطلب ...اسم دخترانه هانیه : (عربي) شادمان، خوشبخت. دوستان عزیز لطفاً نظر خود در مورد اسم زیبای هانیه را اعلام کنید. اسم هانیه در لغت نامه دهخدا تانیت. (اِخ ) ربةالنوع قدیمی فنیقی ها که در کارتاژ (قرطاجنه ) ستایش میشد. تأنیة. [ ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است