اسم دختر فارسی

نهال

نهال :    1- (در كشاورزي) درخت يا درختچه‌ي نورس كه تازه نشانده شده است؛ 2- (به مجاز) كودك نورُسته.     اسم نهال در لغت نامه دهخدا   نهال. [ ن ِ / ن َ ] (اِ) درخت نونشانده. (لغت فرس اسدی ص 312). ...

ادامه مطلب ...

نویده

نویده :    (نويد + ه (پسوند نسبت))، منسوب به نويد، ( نويد.     اسم نویده در لغت نامه دهخدا نوید. [ ن ُ ] (اِ) خبر خوش. (رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (انجمن آرا) (آنندراج ). مژده. (اوبهی ...

ادامه مطلب ...

نوگل

نوگل :    1- گلی که تازه شکفته شده است؛ 2- (به مجاز) نوجوان، به ویژه دختر نوجوان.     اسم نوگل در اسامی پسرانه و دخترانه نوگل نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی معنی: گلی که تازه شکفته شده است، دختر جوان   اسم نوگل در لغت نامه دهخدا گل. ...

ادامه مطلب ...

نوشین

نوشين :    1- (در قديم) شيرين، خوشايند، دلپذير (خواب)؛ 2-شايسته‌ي بوسيدن، شيرين (لب)؛ 3- دلنشين، مطبوع، ملايم (باد، نسيم)؛ 4- گوارا، خوش گوار؛ 5- شفابخش؛ 6- (اَعلام) شهری در شهرستان ارومیه در استان آذربایجان غربی.     اسم نوشین در لغت نامه ...

ادامه مطلب ...

نوشه

نوشه :    (= نوشه) 1- (در وصف شاعرانه) جاوید، بی مرگ؛ 2-شاد، خوشحال، خرّم؛ گوارا. + ن.ک. انوشه.     اسم نوشه در لغت نامه دهخدا نوشت. [ ن َ وَ ] (مص مرخم، اِمص ) مصدر مرخم است از نَوَشتن به معنی ...

ادامه مطلب ...

نوشا

نوشا :    (نوش+ ا (پسوند با معني فاعلي))، 1- نيوشا، شنوا، شنونده؛ 2- (به مجاز) يادگيرنده و آموزنده؛ 3- شيرين، زندگي.     اسم نوشا در لغت نامه دهخدا نوشا. (نف ) نوشنده. (آنندراج ). آشامنده (؟). (ناظم الاطباء). نوشا. (اِخ ) دهی است ...

ادامه مطلب ...

نوش‌آفرین

نوش‌آفرين :    (نوش+ آفرين = آفريننده)، 1- آفريننده خوشي و لذت، آفريننده‌ي شيريني؛ 2- (به مجاز) نيكبخت و سعادتمند؛ 3- (اَعلام) نام قهرمان زن كتاب «نوش‌آفرين و گوهرتاج».     اسم نوش آفرین در فرهنگ فارسی نوش آفرین نام قهرمان زن کتاب [ نوش ...

ادامه مطلب ...

نورُسته

نورُسته :    1- تازه روييده؛ 2- (به مجاز) جوان، تازه بالغ شده.     اسم نورسته در لغت نامه دهخدا نورسته. [ ن َ / نُو رُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) تازه روییده. نهال. (ناظم الاطباء). نورس. ...

ادامه مطلب ...

نورا

نورا :    (نور+ ا (پسوند نسبت)) 1- نوراني، درخشان؛ 2- (به مجاز) زيبا.     اسم نورا در لغت نامه دهخدا نورا. (اِ) هر چیز که موی ها را بریزاند و ساقط کند. (ناظم الاطباء). رجوع به نوره شود. نورا. [ رُ ل ْ ...

ادامه مطلب ...

نوبَر

نوبَر :    1- ويژگي ميوه‌اي كه در آغاز فصل خود به بازار مي‌آيد؛ 2- (به مجاز) تازه و جديد؛ 3- (در قديم) تَر و تازه، شاداب؛ 4- (در قديم) تحفه، نو برانه.     اسم نوبر در لغت نامه دهخدا نوبر. [ ن ...

ادامه مطلب ...

نَوا

نَوا :    1- صداي موسيقيايي، نغمه؛ 2- (در موسيقي ايراني) يكي از دستگاههاي هفت‌گانه‌ي موسيقي سنتي ايران؛ 3- آوازِ پرندگان خوش صدا، مانند بلبل؛ 4- (در قديم) (در موسيقي ايراني) آواز، از الحان قديمي، 5- پرده، مقام؛ 6- سامان ...

ادامه مطلب ...

نِگاره

نِگاره :    نقش، شكل، تصوير     اسم نگاره در لغت نامه دهخدا نگاره.[ ن ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شکل. (لغات فرهنگستان ). اسم نگاره در فرهنگ فارسی نگاره نقش، صورت نقاشی شده (اسم) ۱ - نقش . ۲ - صورت منقوش شکل ...

ادامه مطلب ...

نِگار

نِگار :    1- (به معني نگاشتن و نگاريدن)؛ نقش، تصوير؛ 2- (به مجاز) معشوق زيباروي؛ 3- (در قديم) (به مجاز) دختر يا زن زيباروي؛ بت و صنم؛ 4- زيور و زينت؛ 5- نقش نگين؛ 6- (در قديم) رنگين و ...

ادامه مطلب ...

نَکیسا

نَكيسا :    (= نگيسا) (اَعلام) [قرن 6 میلادی] نام يكي از رامشگران و نوازندگان عهد خسرو پرويز و مربوط به وي كه اختراع خسرواني را به او نسبت مي‌دهند.     اسم نکیسا در لغت نامه دهخدا نکیس. [ ن َ ] (ع ...

ادامه مطلب ...

نُقره

نُقره :    (از سغدي) (در شيمي) فلزي گران‌بها، نرم، و سفيد با جلاي فلزي كه در ساختن زيور آلات، آينه و... بكار مي‌رود، سيم.     اسم نقره در لغت نامه دهخدا نقرة. [ ن َ رَ ] (ع اِ)چاهک پشت خسته ٔ ...

ادامه مطلب ...

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir