اسم پسر

وهامان : نام پدر سلمان فارسی  

ویستور : گشوده و منتشر شده  

ناصرالدین : یاری کننده دین، نام پسر محمد شاه قاجار  

نصرت : یاری، کمک، پیروزی، فتح  

نقدعلی : مرکب از نقد(  ارزیابی و سنجش سره از ناسره) + علی  

نرداگشسپ : از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری از سپاهیان بهرام چوبین  

نهل : از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی  

نیاسا : کسی که مانند نیاکان خود است، مرکب از نیا(جد پدری یا مادری) + سا (پسوند تشابه)  

برکو : خرمن کوچک قبل از خرمن بزرگ(نگارش کردی  

بیستون : محل عبادت خدا ، خانه ‏یا کاخی کةدرآن ستون نباشد ، محل و کوهی سنگی نزدیک کرمانشاه ‏که ‏فرهاد برای رساندن جوی شیر تا قصر شیرین مأمور به تراشیدن آن شد.(نگارش کرد 

باسکان : قلةهای چند کوه ‏در یک سلسلةجبال(نگارش کردی  

پاکان : منسوب به پاک ، طاهر و پاکیزه ، تمیز و مرتب  

بشیر : بشارت دهنده، مژده دهنده  

پولاد : نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد 

پلاش : بلاش