اسم فارسی

گروی : از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زره از سپاهیان افراسیاب تورانی  

گهار : از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری تورانی و جزو سپاه افراسیاب تورانی  

مهبود : مهبد- سرور ماه،کناییه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است -  از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیرانوشیروان پادشاه ساسانی که به ریختن زهر در غذای او متهم و کشته شد 

مهرزاد : زاده خورشید  

میهن یار : دوست و یار وطن  

وادگان : نام شخصی در وندیداد  

ورازنرسی : از نامهای زمان ساسانیان  

وه وران : بهوران،آنکه دارای روح و روان نیکوست  

ویسپار : از نجبای پارس  

نامی : منسوب به نام، مشهور، معروف  

نوشیار : یار شیرین چون عسل،  یار بی مرگ، نام پسرعموی گرشاسپ در گرشاسپ نامه  

نیوزار : از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی  

بهداد : آفریده خوب  

بهراد : مرکب از به (خوب یا بهتر) + راد (بخشنده)  

پوریار : مرکب از پور(پسر) + یار(یاور، دوست)