اسم های دخترونه پیشنهادی :

  • شهپر
  • رایومند
  • مینورخ
  • شنايا
  • تابش
  • پريناز
  • اسم های پسرونه پیشنهادی :

  • مشی
  • ورازداد
  • طوش
  • نیاک
  • فرمان
  • فریور
  • اسامی اصیل ایرانی

    کاوش

    كاوش :   (اسم مصدر از كاويدن)، 1- جستجو، بررسي و تحقيق؛ 2- (در قديم) (به مجاز) ستيزه، رخنه و نفوذ.

    ادامه مطلب ...

    کامین

    كامين:    (كام = آرزو، اراده، قصد، لذت، خوشي، توانايي، معشوق + ين (پسوند نسبت)) 1- به معني آرزومند؛ 2- صاحب اراده و قصد؛ 3- توانا.

    ادامه مطلب ...

    کامیار

    كاميار:    1- (در قديم) (به مجاز) كامياب، ( كامياب، 2- (در حالت قيدي) با شادي و با خوشحالي؛ 3- (اَعلام) امير كمال‌الدين ابن اسحاق، قاضي ارزنجان يكي از بزرگان امراي علاءالدوله كيقباد سلجوقي [متوفي 635 قمری] مردي فقيه، سخنگو ...

    ادامه مطلب ...

    کاموس

    كاموس :    (اَعلام) نام مبارزي كشاني كه پادشاه سنجاب بود وي از بهادران توران و از امراي زيردست افراسياب بود.

    ادامه مطلب ...

    نوروز

    نوروز:    1- بزرگترين جشن ملي اقوام ايراني كه از نخستين لحظات سال نو آغاز مي‌شود؛ 2- نام گلي (گل نوروز)؛ 3- (در قديم) (به مجاز) بهار؛ 4- (در قديم) (در موسيقي ايراني) از الحان قديم ايراني.

    ادامه مطلب ...

    نوذر

    نوذر :    (اَعلام) (در شاهنامه) نام پسر منوچهر يكي از پادشاهان كياني كه پس از او به سلطنت رسيد و به دست افراسياب گرفتار شد و با بيشتر سران لشكر كشته شد.

    ادامه مطلب ...

    نوبخت

    نوبخت:    1- (= جوان بخت) 2- (اَعلام) 1) از نام‌هاي دوران ساساني؛ 2) نوبخت اهوازي نام ستاره شناس و مهندس نامور ايراني در دربار منصور خلیفه‌ي عباسی، که در طراحی و نظارت بر ساختمان شهر بغداد شرکت داشت. او ...

    ادامه مطلب ...

    هوشنگ

    هوشنگ:    1- به معني كسي كه منازل خوب فراهم سازد؛ 2- (اَعلام) (در شاهنامه) دومین شاه پیشدادی، پسر سيامك. یافتن آتش، برپا کردن جشن سده و استخراج آهن را یادگار او می‌دانند.

    ادامه مطلب ...

    هوشمند

    هوشمند:    (هوش + مند (پسوند دارندگي و اتصاف)) 1- صاحب هوش، باهوش؛ 2- عاقل، بخرد.

    ادامه مطلب ...

    هوتن

    هوتن :    (هو = خوب + تن) 1- خوب تن، نيك اندام؛ 2- (به مجاز) تندرست و خوش قد و بالا؛ 3- (در پهلوي) به معني خوب تنيده، خوب كشيده، بركشيده، خوش بالا؛ 4- (اَعلام) يكي از هم پيمانان ...

    ادامه مطلب ...

    هُمایون

    هُمايون:    1- داراي تأثير خوب، خجسته، مبارك، فرخنده؛ 2- (در موسيقي ايراني) يكي از هفت دستگاه موسيقي ايراني؛ 3- (در قديم) از شبكه‌هاي بيست و چهارگانه‌ي موسيقي ايراني؛ 4- (اَعلام) 1) نام دلاوري ايراني مشهور به زرين كلاه؛ 2) ...

    ادامه مطلب ...

    هژیر

    هژير:    (= هجير) 1- خوب، پسنديده؛ 2- زيبا؛ 3- چابك، چالاك؛ 4- (در حالت قيدي) به خوبي؛ 5- (در پهلوي) خوب چهر، نيك نژاد؛ 6- (اَعلام) نام پسر گودرز.

    ادامه مطلب ...

    • صفحه 2-212

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

    کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است

    طراح: پاناب / پشتیبانی و سئو gateweb.ir