جهان ناز
جهان ناز : مايهي افتخار جهان، فخر جهان. اسم جهان ناز در لغت نامه دهخدا جهان. [ ج َ ] (اِ) عالم از زمین و کرات آسمانی. دنیا. گیتی. گیهان. عالم ظاهر. (برهان ) : بت پرستی گرفته ام همه عمر این جهان ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
جهان ناز : مايهي افتخار جهان، فخر جهان. اسم جهان ناز در لغت نامه دهخدا جهان. [ ج َ ] (اِ) عالم از زمین و کرات آسمانی. دنیا. گیتی. گیهان. عالم ظاهر. (برهان ) : بت پرستی گرفته ام همه عمر این جهان ...
ادامه مطلب ...جهان آفرين : 1- آن كه عالم را خلق كرده است؛ 2- خدا. اسم جهان آفرین در لغت نامه دهخدا جهان آفرین. [ ج َ ف َ ] (نف مرکب ) جهان آفریننده. آفریننده و خالق دنیا. خدا : جهان آفرین را ...
ادامه مطلب ...جهان آرا : (در قديم) 1- زيبا كننده، زينت بخش و مايهي زيبايي جهان؛ 2- (به مجاز) 1) بسيار زيبا؛ 2) آرايندهي جهان و نظم بخشنده به آن؛ 3- (اَعلام) شاهدخت گورکانی هند [1023-1092 قمری]، دختر شاه جهان،که دلبستگی ...
ادامه مطلب ...حيات : (عربي) زندگي، زيست. اسم حیات در لغت نامه دهخدا حیات. [ ح َ ] (ع اِمص ) عمر. زیست. زندگی. مقابل ِ ممات. زندگانی. (آنندراج ) : کی باشدت نجات ز صفرای روزگار تاباشدت حیات ز خضرای آسمان. خاقانی. و جاودانی و دوباره ...
ادامه مطلب ...حوريه : (عربي) زن سفيد پوست و زيباروي. اسم حوریه در لغت نامه دهخدا حوریة. [ ری ی َ ] (ع ص ) زن سپیدپوست و نرم. (اقرب الموارد). رجوع به حور و حوراء شود. حوریة. [ ری ی َ ] (اِخ ...
ادامه مطلب ...حوریا : (عربي ـ فارسي ـ فارسي) [حور = زن زیبای بهشتی، زنان زیبای بهشتی+ ی (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت)]، 1- منسوب به حور؛ 2- (به مجاز) زن یا دختر حورچهر، زن زیبارو و پریگونه. اسم حوریا در ...
ادامه مطلب ...حوري : (عربي ـ فارسي) 1- (در اديان) حور؛ 2- (به مجاز)، زن زيبا. اسم حوری در لغت نامه دهخدا حوری. (ص، اِ) در تداول فارسیان ،حوراء که مفرد حور است آید. حوریه : یکی چون چتر زنگاری دوم چون سبز عماری سوم ...
ادامه مطلب ...حوروش : (عربي ـ فارسي) (حور+ وش (پسوند شباهت)) دختری چون زن (زنان) زيبای بهشتي. اسم حوروش در فرهنگ فارسی حوروش ( صفت ) زنی که مانند حوریان باشد زن زیبا . اسم حوروش در فرهنگ فارسی عمید حوروش زیبا، مانند حور: در چمن حوروشان ...
ادامه مطلب ...حورالعين : (عربي) (در قديم) زن يا زنان سفيدپوست درشت چشم. اسم حورالعین در لغت نامه دهخدا حورالعین. [ رُل ْ ](ع اِ مرکب ) به معنی زنان سپیدپوست فراخ چشم، چه حورجمع حوراء است و حوراء به معنی زن سپیدپوست ...
ادامه مطلب ...حورا : (عربي) 1- (در قديم) (در اديان) حور، زن زيباي بهشتي؛ 2- زنِ سفيد پوستِ سياه چشم و موي. اسم حورا در لغت نامه دهخدا حورا. [ ح َ ] (از ع ص، اِ) مخفف حوراء. مفرد حور : عالم بهشت ...
ادامه مطلب ...حوا : (عربي)1- نخستين انسان ماده در مذاهب سامي؛ 2- (در نجوم) (= ماراَفسای) صورت فلكي بزرگی در آسمان نیمکرهي جنوبی، که آن را به صورت مارگیری مجسم می کنند که ماری را با دو دست گرفته است؛ 3- ...
ادامه مطلب ...حنيفه : (عربي) (مؤنث حنيف) دختر درست و پاك، دختر راستين، زن ثابت قدم در دين. اسم حنیفه در لغت نامه دهخدا حنیفة. [ ح َ ف َ ] (اِخ ) (ابو...) کنیه ٔ امام اعظم نعمان بن ثابت بن زوطا. ...
ادامه مطلب ...حَنیسه : (عربي) زن شجاع. اسم حنیسه در لغت نامه دهخدا حنی. [ ح َ نی ی ] (ع اِ) ج ِ حَنیَّة، به معنی کمان. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || ج ِ حِنو. (آنندراج ). حنی. [ ح ُ ن ...
ادامه مطلب ...حَنّانه : (عربي) 1- بسيار نوحه كننده، ناله كننده؛ 2- ستوني كه قبل از ساختن منبر پیامبر اسلام(ص) هنگام وعظ به آن تكيه ميفرمودند. اسم حنانه در لغت نامه دهخدا حنانة. [ ح َن ْ نا ن َ ] (ع اِ، ...
ادامه مطلب ...حنا : (عربي) گياهي درختي كه گلهاي سفيد و معطر دارد، گرد بسيار نرم سبز رنگي از گياهي به همين نام. اسم حنا در لغت نامه دهخدا حنا. [ ح َ ] (از ع، اِ) حناء. وآن گیاهی است دارای برگ ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است