توراندخت
توراندخت : (توران+ دخت = دختر)، 1- دختر توراني؛ 2- (اَعلام) نام دختر خسرو پرويز كه بعد از شيرويه به شاهي رسيد. اسم توران دخت در لغت نامه دهخدا توران. (اِخ ) نام ترکستان است و بعضی از خراسان و آن ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
توراندخت : (توران+ دخت = دختر)، 1- دختر توراني؛ 2- (اَعلام) نام دختر خسرو پرويز كه بعد از شيرويه به شاهي رسيد. اسم توران دخت در لغت نامه دهخدا توران. (اِخ ) نام ترکستان است و بعضی از خراسان و آن ...
ادامه مطلب ...توران : (در پهلوی، turān )، (تور = پسر فریدون + ان (پسوند نسبت)) (اَعلام) 1) سرزمین تورانیان که منسوب به تور پسر فریدون میباشد؛ 2) (در قديم) قوم باستانی در داستانهای ملی ايران، که در روزگار کيانيان با ...
ادامه مطلب ...توتيا : 1- از آبزيان دريايي كه در بستر دريا زندگي ميكند؛ 2-نوعي ماده شيمايي كه به عنوان سُرمه استفاده ميكنند. اسم توتیا در لغت نامه دهخدا توتیا. (اِ) بمعنی سنگ سرمه، و در تحفه گوید آن بر سه قسم است، ...
ادامه مطلب ...تَوار : 1- (در کردی) پرنده؛ 2- نوعی ریسمان؛ 3- (اعلام) 1) (توارکوه) نام کوهی در شمال ایران، شهرستان چالوس ؛ 2) نام محلی در ناحیه برسویر در ایالت دوسِور فرانسه. اسم توار در لغت نامه دهخدا توار. [ ت َ ...
ادامه مطلب ...تَنديس : 1- مجسمه؛ 2- (در قديم) بت، تصوير برجسته، تمثال؛ 3- (به مجاز) زيباروي. اسم تندیس در لغت نامه دهخدا تندیس. [ ت َ ] (اِ مرکب ) بمعنی تن مانند است، چه دیس بمعنی مانند باشد و بمعنی صورت ...
ادامه مطلب ...تَمنا : (عربي) 1- آرزو؛ 2- خواستن چيزي معمولاً همراه با فروتني و تواضع. اسم تمنا در لغت نامه دهخدا تمنا. [ ت َ م َن ْ ن ] (اِ) خواهش و آرزوی و خام و تباه از صفات اوست و ...
ادامه مطلب ...تِلّي : (تركي) 1- موهاي پر پشت و بلند، دختري كه گيسوي بلند و زيبا دارد، زلف دار؛ 2- زباندار و سخنور. اسم تلی در لغت نامه دهخدا تلی. [ ت ُ ] (اِ) دست افزار و دست افزاردان سرتراشان و ...
ادامه مطلب ...تِلما : (عربي) گندمگون. اسم تلما در لغت نامه دهخدا تلم. [ ت َ ] (ع مص ) شیار کردن زمین را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تلم. [ ت ِ ] (ع اِ) کودک خطدمیده. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ...
ادامه مطلب ...تَكتَم : 1- نام چاه زمزم؛ 2- (اَعلام) نام مادر امام رضا (ع). [مرحومِ دهخدا معتقد است كه: نام مادر حضرت رضا (ع) را نجمه نوشتهاند كه بعداً به «تكتم» و «طاهره» مسمي شده و ظاهراً اين قول استوار ...
ادامه مطلب ...تسنيم : (عربي) 1- از ريشهي «سنم» در لغت به معنای «بزرگ شدن کوهان شتر» و نيز «بزرگ و مهتر قوم گرديدن» است؛ 2- (اَعلام) طبق روايات چشمهاي در بهشت، مذکور در قرآن کريم. و (به مجاز) آب آن ...
ادامه مطلب ...تُرنج : 1- (در گياهي) بالنگ؛ 2- طرحي (در قديم) مركّب از طرحهاي اسليمي و گل و بوتهاي كه معمولاً در وسط نقش قالي، تذهيب، و مانند آنها به كار ميرود؛ 3- گُويي از مواد معطر. اسم ترنج در لغت ...
ادامه مطلب ...تِرمه : نوعي پارچه (قيمتي) از جنس كرك، پشم، يا ابريشم با نقشهاي بته جقه، اسليمي، و مانند آنها كه معمولاً از آن، جانماز، بقچه و لباس تهيه ميكنند. اسم ترمه در لغت نامه دهخدا ترمه. [ ت َ / ت ...
ادامه مطلب ...جيران : (ترکی) 1- آهو؛ 2- (به مجاز) معشوقِ زیبا؛ 3- (در قدیم) (به مجاز) چشمِ زیبا. اسم جیران در لغت نامه دهخدا جیران. (ع اِ) ج ِ جار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به جار شود: فضله ٔ مکارم ...
ادامه مطلب ...جهاندخت : دختر شهره در عالم. اسم جهان دخت در لغت نامه دهخدا جهان. [ ج َ ] (اِ) عالم از زمین و کرات آسمانی. دنیا. گیتی. گیهان. عالم ظاهر. (برهان ) : بت پرستی گرفته ام همه عمر این جهان چون بت ...
ادامه مطلب ...جهانتاب : آنچه به جهان نور و روشنايي ميدهد، عالمتاب، نور دهندهي جهان. اسم جهان تاب در لغت نامه دهخدا جهان. [ ج َ ] (اِ) عالم از زمین و کرات آسمانی. دنیا. گیتی. گیهان. عالم ظاهر. (برهان ) : بت پرستی ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است