اَرسلان
اَرسلان : (تركي) 1- شير، شير درنده، اسد؛ 2- از نامهاي خاص تركي؛ 3- (به مجاز) مرد شجاع و دلير.
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
اَرسلان : (تركي) 1- شير، شير درنده، اسد؛ 2- از نامهاي خاص تركي؛ 3- (به مجاز) مرد شجاع و دلير.
ادامه مطلب ...اتابك : (تركي) 1- پدربزرگ؛ 2- (در قديم) در دورهي قاجار, لقبي كه به وزيران داده ميشد؛ 3- لقب هر يك از پادشاهان مستقل كه حكومتهاي محلي داشتند؛ كسي كه پرورش فرزندان پادشاه و بزرگان را بر عهده داشت؛ 4- ...
ادامه مطلب ...آيدين : (تركي) 1- به معني روشنايي، روشن، آشكار، شفاف، نوراني، صاف، معلوم، واضح؛ 2- روشنفكر؛ 3- (اَعلام) 1) نام شهري در جنوب شرقي ازميرِ تركيه؛ 2) نام سلسلهاي از امراي ولايت ليديا.
ادامه مطلب ...آیدن : (تركي) (= آیدین)، ( آیدین. 1- و 2-
ادامه مطلب ...آران : (اَعلام) 1) نام پادشاه آذربايجان در عهد باستان؛ 2) نام سرزميني در شمال غربي ايران و مغرب درياي خزر (كشور آذربايجان)؛ 3) نام شهري است كه قباد آن را بنا كرده است؛ 4) نام شهري در كاشان.
ادامه مطلب ...آراس : 1- (در تركي) آراز، به معني رود ارس؛ 2- (اَعلام) مرکز استان پادوکاله، در شمال فرانسه.
ادامه مطلب ...آراز : (تركي) 1- ارس؛ 2- (اَعلام) قهرمان منسوب به طايفهي آس. + ن.ك. آراس، 1-
ادامه مطلب ...پاشا : 1- (مخففِ پادشاه)، بزرگ؛ 2- (اَعلام) (منسوخ) در امپراتوري عثماني، لقب و عنواني براي مقامات لشكري و كشوري و بعضاً فرمانروا و حاكم هر يك از سرزمينهاي وابسته.
ادامه مطلب ...تايماز : (تركي) پابرجا، استوار.
ادامه مطلب ...سَنجر : (تركي) 1- يعني مرغ شكاري؛ 2- (اَعلام) [511-552 قمری] شاه سلسلهي سلجوقي، که پس از چند جنگ پیروزمند بر ضد شاه غزنوی و اَتسِز خوارزمشاهی به دست غُزان اسیر شد و مدتی را در اسارت گذراند [548-551 قمری] ...
ادامه مطلب ...شهریار : 1- پادشاه، شاه؛ 2- (در قديم) حاكم، فرمانروا؛ 3- (اَعلام) 1) پسر خسرو پرویز از شیرین و پدر یزدگرد سوم ساسانی؛ 2) (در شاهنامه) پسر برزو، نوادهي رستم؛ 3) محمّدحسین شهریار [1285-1367 شمسی] شاعر ایرانی، از مردم آذربایجان، ...
ادامه مطلب ...عليپاشا : (عربي ـ تركي) از نامهاي مركب، علي و پاشا.
ادامه مطلب ...محمّدپاشا: (عربی ـ ترکی) از نامهاي مركب، محمّد و پاشا.
ادامه مطلب ...گوزل : (تركي) 1- زيبا، خوشگل، قشنگ؛ 2- ظريف، برازنده، خوب، نيكو، نازنين. اسم گوزل در لغت نامه دهخدا گوز. [ گ َ وَ ] (اِ) مخفف گوزن است که گاو کوهی باشد. (برهان ) (غیاث ) (آنندراج ) : مگر آمد ...
ادامه مطلب ...یاشار : (تركي) به معني زنده باد!، آفرين!. اسم یاشار در اسامی پسرانه و دخترانه یاشار نوع: پسرانه ریشه اسم: ترکی معنی: عمرکننده ، زندگی کننده اسم یاشار در لغت نامه دهخدا پاشا. (اِخ ) رودخانه ای به شمال غربی روسیه در سرزمینی مردابی. و آن بشاخه ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است