ژاله
ژاله : شبنم، تگرگ، قطرهي باران، باران. اسم ژاله در لغت نامه دهخدا ژاله. [ ل َ / ل ِ ] (اِ) تگرگ را گویند و سبب آن چنان است که چون بخار بهوا رود و سرمادر او اثر کند غلیظ ...
ادامه مطلب ...پرتال راهنمای انتخاب اسم کودک
ژاله : شبنم، تگرگ، قطرهي باران، باران. اسم ژاله در لغت نامه دهخدا ژاله. [ ل َ / ل ِ ] (اِ) تگرگ را گویند و سبب آن چنان است که چون بخار بهوا رود و سرمادر او اثر کند غلیظ ...
ادامه مطلب ...زرينه : (= زرين)، زرين. اسم زرینه در لغت نامه دهخدا زرینه. [ زَرْ ری ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) زرین. (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). ذهبی و طلائی و مذهب. (ناظم الاطباء). ساخته از زر. ساخته ...
ادامه مطلب ...زرین : 1- از جنس زر، به رنگ زر، طلايي؛ 2- زيبا و آراسته. اسم زرین در لغت نامه دهخدا زرین. [ زَرْ ری ] (ص نسبی )زرینه. منسوب به زر. آنچه از زر ساخته شده باشد. زری. طلائی. (فرهنگ فارسی ...
ادامه مطلب ...زری : 1- پارچه يا لباسي كه در آن نخهاي طلايي به كار رفته است؛ 2- نخ طلا يا نقره يا گلابتون؛ 3- طلايي؛ 4- منسوب به زر. اسم زری در لغت نامه دهخدا زری. [ زَ ] (ص نسبی ) ...
ادامه مطلب ...دُرين : (عربي ـ فارسي) (دُر + ين (پسوند نسبت)) 1- از دُر، ساخته شده از دُر؛ 2- (به مجاز) گران بها و قيمتي. اسم درین در لغت نامه دهخدا درین. [ دَ ] (ق مرکب ) مخفف در این. (آنندراج ). درین. [ ...
ادامه مطلب ...دَريا : 1- (در جغرافيا) تودهي بسيار بزرگي از آب، درياچه، رود بزرگ؛ 2- (به مجاز) شخص بسيار آگاه و دانشمند در زمينههاي گوناگون؛ 3- (به مجاز) (در تصوف) حقيقت يا ذات حق. اسم دریا در لغت نامه دهخدا دریا. [ دَرْ ] ...
ادامه مطلب ...دُرناز : (عربي ـ فارسي) (دُر= مرواريد، لؤلؤ + ناز = زيبا و قشنگ) (به مجاز) زيبا رو و گران بها. اسم درناز در لغت نامه دهخدا درنا. [ دُ ] (اِ) فوطه ٔ بهم پیچیده و تافته که بدان کسی را ...
ادامه مطلب ...دُرسا : (عربي ـ فارسي) (دُر= مرواريد، لؤلؤ + سا (پسوند شباهت))، 1- شبيه به دُر؛ 2- (به مجاز) گران قيمت و ارزشمند. اسم درسا در اسامی پسرانه و دخترانه درسا نوع: دخترانه ریشه اسم: فارسی,عربی معنی: در(عربی) + سا(فارسی) مانند در، مانند مروارید
ادامه مطلب ...دُردانه : (عربي ـ فارسي) 1- (به مجاز) بسيار محبوب و گرامي، عزيزكرده، ناز پرورده؛ 2- (به مجاز) نيز فرزند بسيار گرامي. اسم دردانه در لغت نامه دهخدا دردانه. [ دُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دانه ٔ ...
ادامه مطلب ...درخشنده : (صفت فاعلي از درخشيدن)، 1- داراي درخشش و تلألؤ؛ 2-روشن و تابان. اسم درخشنده در لغت نامه دهخدا درخشنده. [ دُ / دَ / دِ رَ ش َ دَ / دِ ] (نف ) تابنده. (آنندراج ). پرتواندازنده. آنچه می درخشد. ...
ادامه مطلب ...درخشان : 1- داراي درخشش، روشن و تابان، درخشنده؛ 2- (به مجاز) جالب توجه و چشم گير و خوب و موفقيت آميز. اسم درخشان در لغت نامه دهخدا درخشان. [ دُ / دَ / دِ رَ ] (نف ) درفشان. درخشنده. رخشان. ...
ادامه مطلب ...دُرافشان : (عربي ـ فارسي) 1- آن كه مرواريد ميافشاند؛ 2- (به مجاز) بخشنده؛ 3- (به مجاز) داراي فصاحت و زيبايي؛ 4- باران ريز. اسم درافشان در لغت نامه دهخدا درافشان. [ دُ اَ ] (نف مرکب ) درفشان. درافشاننده. درفشاننده. آنکه در ...
ادامه مطلب ...دايانا : (دايا (زر سرخ و طلا) + پسوند اسم سازِ ( نا)) 1- به معني مثل زر سرخ؛ 2- (به مجاز) زيبا روي. اسم دایانا در لغت نامه دهخدا دایان. (اِخ ) دژی و قلعتی است از اعمال صنعاء به یمن. ...
ادامه مطلب ...داليا : نوعي از گلِ كوكب. اسم دالیا در لغت نامه دهخدا دالی. (ع ص ) آنکه دلو را از چاه برکشد و تهی کند. ج، دُلاة. (منتهی الارب ). دالی. [ دال ْ لی ] (اِصوت ) کلمه ای که بدان کودکان خردسال ...
ادامه مطلب ...خوبچهر : داراي سيماي زيبا، زيبا. اسم خوب چهر در لغت نامه دهخدا خوب. (ص ) خوش. نیک. ضد بد. (ناظم الاطباء). نیکو. (برهان قاطع). جید. مقابل ردی. نغز. پسندیده. (یادداشت بخط مؤلف ) : پسته حریر دارد و وشّی معمدا از نقش و ...
ادامه مطلب ...اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا
کلیه حقوق محفوظ و متعلق به بی بی نیمز است بازنشر مطالب فقط با ذکر لینک مستقیم مجاز است