معنی اسم هامان

هامان :      (اَعلام) ۱) هامان (مشهور) وزير اخشويروش [خشيارشا كه او را با اردشير خلط كرده‌اند] بود كه بر مردخاي يهودي غضبناك شد. [زيرا كه وي را تعظيم ننموده بود]، بدين لحاظ پادشاه را بر آن داشت كه فرماني صادر كند كه يهود را در تمام ممالك فارس به قتل رسانند. اما اِستراين فرمان را باطل نمود و هامان را بر همان داري كه از براي مردخاي حاضر نموده بود دار كشيدند؛ ۲) هامان وزير فرعون كه معاصر موسي(ع) بود و نامش در آيه‌هاي متعددي از قرآن كريم (سوره‌هاي «قصص»، «عنكبوت» و «غافر») آمده است.

%d9%87%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%86

 

اسم هامان در لغت نامه دهخدا

هامان.(اِخ ) نام برادر حضرت ابراهیم بوده و در وقت سوزانیدن اصنام و بتها سوخته شد. (برهان ) (ناظم الاطباء).
هامان. (اِخ ) نام وزیرفرعون بود. و این لغت عجمی است. (برهان ) (ناظم الاطباء). نام کافری که وزیر فرعون بود. (کشف اللغات ) (لطایف ) (غیاث ). وزیر اول اخشویروش (خشایارشا که او را با اردشیر خلط کرده اند) بود که بر مُردَخای یهودی غضبناک شد ، زیرا که وی را تعظیم ننموده بود ، بدین لحاظ پادشاه را بر آن داشت که فرمانی صادر فرمود که یهود را در تمام ممالک فارس به قتل رسانند. اما اِستر زن یهودی خشایارشا شاهنشاه هخامنشی ، این فرمان را باطل نمود و هامان را بر همان داری که از برای مردخای حاضر نموده بود دار کشیدند وروز چهاردهم و پانزدهم آن ماه را محض خلاصی یهود از دشمنانشان عید قرار دادند و عید فور یا فوریم خوانده شد. و در این دو روز در وقت ذکر اسم هامان ، یهود صفیر استهزا میزنند. (قاموس کتاب مقدس ). ولی چنانکه دیدیم در روایات اسلامی هامان را وزیر فرعون معرفی کرده اند. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ص ۲۳۱۰) :
ای از دل تو خدای ایمان برده
کفرت سبق از ثمود و هامان برده.
فخرالدین محمد سرخسی.
هارون زمانه را ندیدی
ای غره شده به مکر هامان.
ناصرخسرو.
علی هارون امت بود دشمن زآن همی دارد
مر او را کش چنین آموخت ره فرعون و هامانش.
ناصرخسرو.
تو نبیره ٔ پسر موسی و هارونی
زین قبل من عدوی لشکر هامانم.
ناصرخسرو.
دست هامان ستمکاره ز تو کوته شود
گر تو اندر شهر ایمان خطبه بر هارون کنی.
ناصرخسرو.
اگر هارون ز موسی ترجمان بود
که حجت گفت بر فرعون وهامان.
ناصرخسرو.
تو ای جاهل برو با اهل هامان
مرا بگذار با اولاد هارون.
ناصرخسرو.
لیکن ننماییمت راه هارون
تا بازنگردی ز راه هامان.
ناصرخسرو.
ز یار زشت نامت زشت شد اما سزاواری
چنان کز بخت فرعون لعین بدبخت شد هامان.
ناصرخسرو.
برز گران را نگر چگونه ز مستی
بهره ٔ هارون همی دهند به هامان.
ناصرخسرو.
چون باز بگردی بسوی موسی و هارون
یکره بشوی سیر ز فرعون وز هامان.
ناصرخسرو.
تخم بد را چه بود بار مگر هم بد
مکر فرعون که پذرفت مگر هامان.
ناصرخسرو.
گفت : ای برادر! شکر نعمت باری عز اسمه همچنان بر من افزونتر است که میراث پیغمبران یافتم ، یعنی علم و ترا میراث فرعون و هامان رسید یعنی ملک مصر. (گلستان ).
به چه خرمی و نازان گرو ازتو برد هامان
اگرت شرف همین است که مال و جاه داری.
سعدی.
اگر گویندش اندر نار جاوید
بخواهی ماند با فرعون و هامان.
سعدی.
گفت یکچند مرا داشت جنیبه فرعون
گفت یکچند مرا داشت بر آخور هامان.
محمود جوهری هروی.
برای اطلاع بیشتر رجوع به عهد عتیق ، کتاب استر باب ۱-۱۰ شود.

 

اسم هامان در فرهنگ لغت معین

هامان سوز
(اِمر.) روز چهاردهم از ماه آذار (دوم ) که در آن روز یهودیان صورتک ها می ساختند به نام هامان (وزیر خشایار شا) و بر دار می کشیدند و سپس آن ها را می سوزاندند.

اسم هامان در فرهنگ فارسی

هامان
نام وزیر خشایارشا که یهودیان او را دشمن میداشتند و بهمین جهت نیز پادشاه را بر آن داشت که فرمانی صادر کند تا در تمام کشور یهودیان را بقتل رسانند ولی استر زن یهودی شاه این فرمان را باطل کرد و هامان را بدار کشیدند .
هامان سوز
(اسم) روز چهاردهم از ماه آذار(د وم ) که در آن روز یهودیان صورتکها میساختند بنام هامان ( وزیر خشیارشا ) و بردار میکشیدند و سپس آنها را میسوزاندند.

اسم هامان در اسامی پسرانه و دخترانه

هامان
نوع: پسرانه
ریشه اسم: یونانی
معنی: معرب از یونانی ، مشهور ، نام وزیر اخشویروش

 

اسامی مشابه

  • خاروس
  • اَرَس
  • آدَرین
  • بعدی
    قبلی

    اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

    اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز