بی بی نیمز

محمود

محمود :  (عربي) ۱- (در قديم) آن كه يا آنچه ستايش شده است، ستوده شده و مورد پسند، نيك، خوش؛ ۲- از نام‌ها و صفات خداوند؛ ۳- (اَعلام) ۱) نام دو تن از شاهان عثمانی. محمود اول: شاه [۱۴۳-۱۸۱ قمری]. در زمان او ایرانیان به فرماندهی نادرشاه سرزمین‌هاي اشغالی را از عثمانی باز پس گرفتند. محمود دوم: شاه [۱۲۲۳-۱۲۵۵ قمری] در زمان او یونان و مصر استقلال یافت و از حکومت عثمانی جدا شد؛ ۲) محمود محمود: [۱۲۶۱-۱۳۴۴ شمسی] نویسنده، مورخ و پژوهشگر ایرانی از مردم تبریز، مؤلف تاریخ روابط ایران و انگلیس در قرن نوزدهم،مترجم شهریار ماکیاولی و جنگ نفت؛ ۳) محمود ابن محمّد سلجوقی: شاه سلجوقی عراق [۵۱۱-۵۲۵ قمری]، ملقب به مغیث‌الدین، که با سلطان سنجر جنگید و شکست خورد؛ ۴) محمود ابن عثمان: [زنده در ۷۲۸ هجری] از جانشینان شیخ مرشد ابو اسحاق کازرونی و مؤلف کتابی درباره‌ي او به نام فردوس‌المرشدیه؛ ۵) محمود ابن ملکشاه سلجوقی: شاه سلجوقی [۴۸۵-۴۸۷ قمری]، ملقب به ناصرالدین که در ۴ سالگی از سوی مادرش ترکان خاتون در اصفهان به تخت نشست. ولی از همان آغاز با مخالفت هواداران برادرش برکیارق مواجه شد و با مرگ ترکان خاتون، عملاً سلطنتش برچیده شد و به زودی از مرض آبله درگذشت؛ ۶) محمود افغان (= شاه محمود): شاه ایران [۱۱۳۵-۱۱۳۷ قمری]، سرکرده‌ي سپاهی از افغانان، که به ایران تاختند و اصفهان را محاصره کردند. شاه سلطان حسین به نزد او رفت و با اهدای تاج سلطنت، او را به شاهی شناخت. محمود دو سال بعد به دست پسرعمویش اشرف کشته شد؛ ۷) محمود شاه اینجو: [قرن ۷ و۸ هجری] امیر فارس و بنیانگذار سلسله‌ي اینجو، ملقب به شرف‌الدین، که به فرمان آرپاخان مغول کشته شد؛ ۸) محمود غزنوی: مقتدرترین و معروفترین شاه غزنوی [۳۸۸-۴۲۱ قمری]، ملقب به سیف‌الدوله و یمین‌الدوله، که سلسله‌هاي سامانی و ایلک خانی را برانداخت، امیرصفاری را خراجگزار ساخت و بر قلمروی از پنجاب تا ری و اصفهان و سمرقند دست یافت؛ ۹) محمود یلواج: [قرن ۷ هجری] وزیر چنگیزخان مغول و سفیر او در دربار سلطان محمّد خوارزمشاه. پس از مرگ چنگیزخان، از طرف اُگتای، حاکم ختا شد.