بی بی نیمز

صانع

صانع :     (عربي) ۱- سازنده، آفريننده؛ ۲- (در قديم) صنعت‌گر؛ ۳- آفريدگار، خداوند.

اسم صانع در لغت نامه دهخدا

صانع.
[ ن ِ] (ع ص ) نعت فاعلی از صنع.
دست کار.
(ربنجنی ) (تفلیسی ) (دهار).
پیشه ور.
جلذی .
(منتهی الارب ) : پس مقدران را و صانعان را بیاورد و مالهای بسیار بذل کرد تا مصرفهای آب بساختند.
(فارسنامه ٔ ابن بلخی ص ۱۵۱).
آفتابست کیمیاگر و بس واصلی صانعی قوی تأثیر.
خاقانی .
صانع زرین عمل ، پیر صناعت علی کز ید بیضا گذشت دست عمل ران او.
خاقانی .
|| (اِخ )نامی از نامهای خدا : شده حیران همه در صنع صانع همه سرگشتگان شوق مبدع .
ناصرخسرو.
مدبر و غنی و صانع و مقدر و حی همه بلفظ برآویخته است از او بیزار.
ناصرخسرو.
صانع قادر دگر ز بی غرضی گنبد گردان زرنگار کند.
ناصرخسرو.
خرد خیره شد آنجا کز جهالت گروهی را ز صانع بر گمان دید.
مسعودسعد.
بر صانعی که روی بهشت آفرید و ری خاقانی ! آفرین خوان خاقانی ! آفرین .
خاقانی .
صانعا شکر تو واجب شمرم که وجود همه ممکن تو کنی .
خاقانی .
قیاس عقل تا آنجاست بر کار که صانعرا دلیل آید پدیدار.
نظامی .
چو صنعت بصانع ترا ره نمود نوائی بر این پرده نتوان فزود.
نظامی .
اول دفتر بنام ایزد دانا صانع و پروردگار و حی و توانا.
سعدی .
آن صانع لطیف که بر فرش کائنات چندین هزار صورت الوان نگار کرد.
سعدی .
صانع.
[ ن ِ ] (اِخ ) شاعری است و صاحب صبح گلشن گوید: (صانع شاه جهان آبادی ) شاه نذرعلی نام داشت ، درویشی صوفی مشرب بود و بر سجاده ٔ توکل و استغنا پا میگذاشت ، برای تماشای صنعت صانع بیچون از دهلی به لکهنو و از آنجا به بنارس شد و در سنه ٔ ثمانین ومائة و الف داعی اجل را لبیک اجابت گفت .
از اوست : فتادگی به درش عاقبت ثمردارد سر مرابه کرم تا به تیغ بردارد.
میان میگویم و لیکن نداری در میان چیزی خجالت میکشم از بس که بر تهمت کمر بستم .
(صبح گلشن ص ۲۴۴).

اسم صانع در  فرهنگ لغت معین

صانع
(نِ) [ ع . ] (اِفا.) ۱ – آفریننده . ۲ – سازنده ، صنعتگر.

اسم صانع در  فرهنگ عمید

صانع
۱. آفریننده. ۲. سازنده. ۳. [قدیمی] کسی که چیزی با دست خود می سازد؛ صنعتگر؛ پیشه ور.

اسم صانع در فرهنگ فارسی

صانع
آفریننده , سازنده , صنعتگر , کسی که چیزی بادست خودمی سازد
( اسم ) ۱ – آفریننده سازنده . ۲ – صنعتگر دستکار جمع : صانعین صناع . ۳ – خدای تعالی .
شاعریست
صانع بلخی
شاعری است
صانع فضولی
وی یکی از شعرا است که شعر او در لغت نامه اسدی بشاهد آمده است

اسم صانع در  اسامی پسرانه و دخترانه

صانع
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عربی
معنی: آفریننده ، صنعتگر ، همچنین یکی از نام های خداوند نیز صانع می باشد