تاج الدین | (عربي) ۱- تاجِ دين؛ ۲- (به مجاز) مورد افتخار براي دين؛ ۳- (اَعلام) نام پادشاهي از اتابكان لرستان.
تارخ | ۱- (در عبري) (= تارح) به معنی تنبل؛ ۲- (اَعلام) نام پدر حضرت ابراهيم(ع)
تایماز | (تركي) پابرجا، استوار.
تحسین | (عربي) ستودن و تمجيد كردن، مورد ستايش قرار دادن، آفرين گفتن و نيك شمردن.
تُراب | (عربي) خاك.
تقی | (عربي) ۱- (در قديم) تقوا پيشه، پرهيزكار؛ ۲- (اَعلام) ۱) امام محمّد تقی(ع) (= امام جواد)، ابوجعفر محمّد ابن علی: [۱۹۵-۲۲۰ قمری] نهمین امام شیعیان؛ ۲) میرزا تقی خان امیرکبیر: [حدود ۱۲۲۰-۱۲۶۸ قمری] امیرنظام، دولتمرد ایرانی، نخستین صدراعظم ناصرالدین شاه [۱۲۶۴-۱۲۶۷ قمری] و بنیانگذار دارالفنون. در دوران کوتاه خدمتش اصلاحات فراوانی را آغاز کرد که خشم قدرتهای داخلی و خارجی را برانگیخت و موجب عزل و کشته شدن او شد.
تَميم | (عربي) ۱- تمام و كامل؛ ۲- استوار، سخت؛ (اَعلام) نام چند تن از صحابه و اشخاص در جهان اسلام.
توانا | داراي قدرت انجام كار، نيرومند، پر قدرت، قادر در مقابلِ ناتوان.
توحید | (عربي) ۱- (در اديان) يگانه دانستن خدا؛ اقرار به يگانگي خداوند، يكتا پرستي؛ ۲- اخلاص؛ ۳- (در تصوف) مرحلهاي از سلوك در آن، سالك ذهن خود را از هر چه غير حق است، خالي ميكند و جز به خداوند به چيزي توجه ندارد؛ ۴- (اَعلام) نام شهری در شهرستان شيروان و چرداول در استان
تورج | (پهلوي) (اَعلام) نام پسر بزرگ فريدون؛ همان تور كه توران منسوب به اوست، چنانكه ايران منسوب به ايرج است.
توفیق | (عربي) ۱- امكان دستيابي به مقصود، موفقيت، كاميابي؛ ۲- ياري و تأييد، تأييد پروردگار، مدد الهي؛ ۳- (در قديم) سازگار گرداندن دو يا چند چيز با هم، سازگاري؛ ۴-(اَعلام) ۱) شاه مصر [۱۸۷۹-۱۸۹۲ ميلادی] که نظارت بريتانيا را بر ادارهي امور مصر پذيرفت و تسلط مصر بر سودان را از دست داد؛ ۲) روزنامه نگار و هنرپيشهي ايرانی، [حدود ۱۲۵۸-۱۳۱۸ شمسی] از پيشگامان نمايش کمدی، ناشر و بنيانگذار روزنامهي فکاهی توفيق.
توکل | (عربي) ۱- يقين داشتن به رحمت خداوند و اميد بستن به او؛ ۲- (در تصوف) واگذار كردن كارها به خداوند در جايي كه اراده و قدرت بشري كارساز نباشد.