ابوالقاسم : (عربي) ۱- پدر قاسم؛ ۲- (اَعلام) ۱) ابوالقاسم: كنيهي پیامبر اسلام(ص)، محمّد ۳- ۱) ؛ ۲) ابوالقاسم محمّد ابن حسن عسکری(ع): (= حضرت مهدی)، ح مهدی ۲- ۱) ؛ ۳) ابوالقاسم احمد (= مُستَعلی)، خلیفهي فاطمی مصر [۴۸۷-۴۹۵ قمری] که برادرش ابومنصور نزار را برکنار کرد و موجب پیدایش اختلاف میان اسماعیلیان شد. هواداران او که بیشتر در آفریقا هستند مستعلویان و هواداران برادرش نزاریان نامیده می شدند؛ ۴) ابوالقاسم خان قراگُوزلو : (= ناصرالملک) [۱۲۴۴-۱۳۰۶ شمسی]، دولتمرد ایرانی، نایب السلطنهي احمدشاه قاجار [۱۲۸۹- ۱۲۹۵ شمسی] و صدر اعظم محمّدعلی شاه [۱۲۸۵ شمسی]؛ ۵) ابوالقاسم زهراوی: (= خَلَف ابن عباس) [قرن ۳ و ۴ هجری] جراح آندلسی، مؤلف دایرةالمعارف پزشکی اَلتَصریف، که ترجمهي لاتینی آن در پیشرفت جراحی در اروپا تأثیر زیادی داشت؛ ۶) ابوالقاسم عبدالله: (= مستکفی) خلیفهي عباسی [۳۳۳-۳۳۴ قمری]، که در زمان او احمد ابن بویه بغداد را گرفت و مستکفی به او لقب معزّالدوله داد. مستکفی به دست سپاهیان دیلمی معزول و کشته شد؛ ۷) ابوالقاسم فضل: (= مطیع)، خلیفهي عباسی [۳۳۴-۳۶۳ قمری]، که در زمان او دیلمیان بر بغداد و فاطمیان بر مصر و یمن دست یافتند؛ ۸) ابوالقاسم قزوینی: (= عارف قزوینی)، عارف ۴- ؛ ۹) ابوالقاسم قشیری: (= عبدالکریم ابن هَوازن) [۳۷۶-۴۶۵ قمری] فقیه و صوفی ایرانی، که تصوف و شریعت را باهم جمع کرد. از جمله آثار معروف او رسالهي قشیریه است.