معنی اسم کریمه

كريمه :    (عربي) ۱- گران‌بها، ارزشمند؛ ۲- صفت هر يك از آيه‌هاي قرآن؛ ۳- (در قديم) هر يك از آيه‌هاي قرآن؛ ۴- زن بزرگوار، زن شريف نيكو و خوب.

 

 

اسم کریمه در لغت نامه دهخدا

کریمة. [ ک َ م َ ] (ع ص )کریمه. مؤنث کریم. ج، کرائم، کریمات. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و کِرام. (اقرب الموارد). || زن صاحب کرم. زن بخشنده. (فرهنگ فارسی معین ). || صاحب کرم. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مرد بسیارکرم و التاء للمبالغة. (ناظم الاطباء).
کریمة. [ ک َ م َ ] (ع اِ) بینی و هر عضو شریف مانند گوش و دست. (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). بینی و هر عضو شریف مانند گوش و دست و لحیه و ریش. (ناظم الاطباء). کریمتان ؛ دو چشم. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). کریمتین، دو چشم. (یاداشت مؤلف ). || (اِخ )نام مردی. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
کریمة. [ ک َ م َ ] (اِخ ) بنت احمد المروزی است و یکی از شیوخ بنام احمدبن علی بن ثابت بن احمدبن مهدی خطیب بغداد صحیح بخاری را در مدت پنج روز نزد این زن خواند. (یادداشت مؤلف ).
کریمه. [ ک َ م َ ] (ع ص، اِ) کریمة. زن نیک خوی. (فرهنگ فارسی معین ). || در تداول ترکان عثمانی دختر را گویند چنانکه گویند کریمه ٔ شما و کریمه ٔ ایشان دختر شما و دختر ایشان. (یادداشت مؤلف ). دختر. صبیه. فرزند مادینه : اما چنان باید که این دو کریمه از خاتونان باشند کریم الطرفین. (تاریخ بیهقی ). امیر سبکتکین کریمه ای از کرایم او از بهر پسر خواسته بود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص ۲۶۷). کریمه ای که به جلالت اصالت و کفایت کفات آراسته بود از بهر او بخواست. (ترجمه ٔتاریخ یمینی ص ۳۹۷). کریمه ای از کرایم ناصرالدین که شقیقه ٔ روح او بود با چند کس از اطفال اولاد و احفاد… بدار فنا رحلت کردند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص ۴۴). || خاتون بیگم. (ناظم الاطباء). || نیکو. خوب. پسندیده. (فرهنگ فارسی معین ). شریف و عالی. (ناظم الاطباء) : مشتمل است بر بیان اخلاق کریمه. (اوصاف الاشراف بنقل فرهنگ فارسی معین ).
– احجار کریمه ؛ جواهر. گوهرها. جواهر قیمتی چون الماس و زمرد و یاقوت و لعل و غیره. (یادداشت مؤلف ).
|| هر آیه از آیات قرآن مجید. (فرهنگ فارسی معین ). آیه ٔکریمة، آیات کریمه.
کریمه. [ ک ِ م ِ] (اِخ ) شبه جزیره ای است در جنوب روسیه ٔ شوروی و در شمال دریای سیاه کنار دریای آزوف به مساحت ۲۶۰۰۰ کیلومتر مربع. شهرهای عمده ٔ آن عبارتند از: سباستوپول و سمفروپول. این ناحیه از نواحی بسیار خوش آب و هوای کناره ٔ دریای سیاه است.

اسم کریمه در فرهنگ فارسی

کریمه
مونث کریم
( صفت ) مونث کریم : ۱ – زن صاحب کرم زن بخشنده . ۲ – زن نیک خوی : ( وقتی شخصی به کریمه ای تزوج ساخت ) . ( مرز بان نامه ) ۲ – نیکو خوب پسندیده : ( … مشتمل است بر بیان اخلاق کریمه … ) . ( اوصاف الاشراف ) ۳ – هر آیه از آیات قر آن مجید .
بینی و هر عضو شریف مانند گوش و دست . بینی و هر عضو شریف مانند گوش و دست و لحیه و ریش
ابو کریمه
اوراست کتاب تفسیر بر قر آن
احجار کریمه
گوهرها
حجاره کریمه
سنگ بها دار

اسم کریمه در فرهنگ معین

کریمه
(کَ مِ یا مَ) [ ع . کریمه ] (ص .) مؤنث کریم . ۱ – زن صاحب کرم . ۲ – زن نیک خوی . ۳ – خوب، پسندیده .

اسم کریمه در فرهنگ فارسی عمید

کریمه
۱. گرانبها: احجار کریمه.
۲. (اسم، صفت) [قدیمی] شریف، بزرگوار (زن).
۳. (اسم) [قدیمی] هریک از آیه های قرآن.

اسم کریمه در اسامی پسرانه و دخترانه

کریمه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: karime) (عربی) گران بها، ارزشمند، صفت هر یک از آیه های قرآن، (در قدیم) هر یک از آیه های قرآن، زن بزرگوار، زن شریف نیکو و خوب – مؤنث کریم، بخشنده، سخاوتمند

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز