معنی اسم سِتیلا

سِتيلا :    (عربي) (اَعلام) ۱) نام دختر حضرت موسي كاظم(ع)؛ ۲) نام حضرت مريم.

 

 

اسم ستیلا در لغت نامه دهخدا

ستی. [ س َ ] (اِ) فولاد و آهن. (برهان ) (غیاث ). آهنی سخت بود مانند پولاد. (فرهنگ اسدی نخجوانی ). آهن و پولاد (آنندراج ) :
زمین چون ستی بینی و آب رود
بگیرد فراز و بیاید فرود.
ابوشکور.
|| ظاهراً از ریشه ٔاوستایی «سنئیثیش » (ابزار جنگ ) و ظاهراً «ستی » مصحف «سنی » است. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). نوعی از نیزه و سنان. (برهان ) (آنندراج ). و نوعی از نیزه و سنان آهنی باشد سخت چون پولادو بر سر تیر و داس نهند. (صحاح الفرس ). شمس فخری درفرهنگ معیار جمالی بفتح نون آورده و با نی و کی قافیه کرده، و در لغت ستی آهنی باشد که بر سر نیزه یا داس نهند و معنی سنان از آن فهمیده میشود و قطعه اش این است :
شاه ایام شیخ ابواسحاق
ای کلاه تو رشک افسر کی
آفتاب از خجالت رایت
هر سپیده دمی برآرد خوی
آب در حلق بدسگالانت
عجب است ار نمی شود چو ستی.
(از انجمن آرا).
|| بزبان هندی زن را گویند که خود را با شوهر خود که مرده باشد در آتش اندازد و بسوزد. (برهان ) (آنندراج ).
ستی. [ س ِت ْ تی ] (ع اِ) برای خطاب به زن آید، یعنی ای شش جهات من، یا آن ملحون است و صواب سیدتی است. (منتهی الارب ) (آنندراج ) :
ستی و مهستی را برغزلها
شبی صد گنج بخشی در مثلها.
نظامی.
هم سرش را شانه میکرد آن ستی
با دو صد مهر و دلال و دوستی.
مثنوی.
نیستم شوهر نیم من شهوتی
ناز را بگذار اینجا ای ستی.
مثنوی.
هین رها کن عشقهای صورتی
عشق بر صورت نه بر روی ستی.
مثنوی.
رجوع به ست شود.
ستی. [ س ِت ْ تی ] (اِخ ) بنت موسی الکاظم. (تاریخ گزیده ص ۲۰۶). دختر حضرت موسی بن جعفر معروف به معصومه علیهاالسلام. رجوع به فاطمه شود.
ستی.[ س ِت ْ تی ] (اِخ ) نام حضرت مریم. (ناظم الاطباء).

اسم ستیلا در فرهنگ فارسی

ستی
نام دو تن از فراعنه مصر از سلسله نوزدهم : ستی اول . فرعون مصر (جل.۱۳٠۸ – ف.۱۲۹۸ ق م.). مقبره وی نزدیک شهر تبس کشف شده و او پدر رامسس دوم است . یا ستی دوم . فرعون مصر ( در حدود ۱۲۱٠ ق م.) .
بانو، خانم، زن هندوکه اوراباجسدشوهرش آتش زنند
( اسم ) زنی که خود را با شوهرش – که مرده باشد – در آتش اندازد و بسوزد .
نام حضرت مریم
ستی خانم
خواهر طالب آملی ( ف.۱٠۳۶ه.ق.۱۶۲۶م.) وی پس از مرگ برادر سرپرستی فرزندان او را بر عهده داشت . منظومه (( طالبا)) را که بلهجه طبری است بدو نسبت داده اند .
ستی زرین
نام آهنگی است
ستی فاطمه
بنت امام موسی بن جعفر

اسم ستیلا در فرهنگ معین

ستی
( ~ .) (اِ.) زنی که خود را با شوهرش – که مرده باشد – در آتش اندازد و بسوزد.
(سَ) (اِ.) فولاد، آهن .

اسم ستیلا در فرهنگ فارسی عمید

ستی
۱. پولاد.
۲. آهن.
۳. سرنیزه: جهان چون ستی بینی و آب رود / بگردد فراز و بیابد فرود (ابوشکور: مجمع الفرس: ستی).
بانو، خانم: زن درآمد از طریق نیستی / گفت من خاک شمایم نی ستی (مولوی: ۱۳۲).

اسم ستیلا در اسامی پسرانه و دخترانه

ستی
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: set (t) i) (عربی) (از عربی ستی = بانوی من) (در قدیم) عنوانی احترام آمیز برای زنان، (به مجاز) زن و دختر – به کسر سین، سنی، سرسخت و محکم، قطعه ای فولادی و محکم که بر سر نیزه یا داس نصب میشود
ستیا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: اوستایی-پهلوی
معنی: (تلفظ: setiyā) گیتی، دنیا و روزگار – جهان هستی دنیا روزگار، بانوی نجیب و بلندمرتبه، لقب حضرت معصومه، کلمه گیتی در فارسی معاصر تغییر یافته همین اسم است
ستیلا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: setilā) (عربی) (در اعلام) نام دختر حضرت موسی کاظم (ع )، نام حضرت مریم – از القاب حضرت مریم سلام الله علیها و نام دختر امام موسی کاظم

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز
  • طراحی اسم ستیلا مثل اسم ماکان با معنی