معنی اسم ربیعه

ربيعه :    (عربي) ۱- (مؤنث ربيع)، ( ربيع ۱- و۳- ؛  ۲- (اَعلام) ربیعه از قبیله های بزرگ شمال عربستان در زمان ظهور اسلام که افرادش بیشتر مسیحی بودند.

 

 

اسم ربیعه در لغت نامه دهخدا

ربیعة. [ رَ ع َ ] (ع اِ) سنگ زورآزمای. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ). سنگ که بدان زور آزمایند.(مهذب الاسماء). || خود آهنین که سوار در جنگ سر بدان پوشد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). خود که بر سر نهند. (از مهذب الاسماء). || مرغزار. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). روضة. (از اقرب الموارد). || توشه دان. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). || ظرفی که در آن طیب و غیره نهند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). عتیدة یا طبله یا حقه ای که در آن خوشبوی نهند. (از اقرب الموارد). || توشه ای که در اول زمستان از جای دور آورند. (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
ربیعة.[ رَ ع َ ] (اِخ ) پدر حیی (تیره ای ) از هوازن. و آن ربیعةبن عامربن صعصعاء است و اینها پسران مجدند و مجدنام مادر اینها بوده. (آنندراج ) (از منتهی الارب ).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) از قبیله ٔ بنی زید که جایگاه آنان در حوالی قنفذة است. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) بخشی از قبیله ٔ بنی مالک است. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) از قبیله ٔ منطقه ٔ بغداد است و در حوالی معینة بچادرنشینی زندگی میکردند و به کشت و زرع میپرداختند. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) تیره ای ازبنی خضیر که در دیگر سرزمنیهای نجد از وادی دواسر بسوی کوه شهر پراکنده اند. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای از قبیله های بحرین و قطیف و هجر. (از معجم القبایل ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) تیره ای از قبیله ٔ ثقیف در حجاز. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَع َ ] (اِخ ) شاخه ای از قبیله ٔ عدنانی معروف به بنی ابی ربیعة از ذهل بن شیبان. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای از معاویةبن کلاب ربیعةبن عامربن صعصعةبن معاویةبن بکربن هوازن بن منصوربن عکرمةبن خصفةبن قیس بن عیلان عدنانی. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای از بنی زید، از عبداﷲ، از دارم بن مالک. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) شاخه ای از بنی نمیر نصریان از میاهة القلیب. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) قبیله ای معروف به ابوربیعة، از نهیک بن هلال بن عامربن صعصعةبن معاویةبن بکربن هوازن بن منصوربن عکرمةبن خصفةبن قیس بن عیلان عدنانی. (از معجم قبایل العرب ج ۳).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) سومین قبیله از ریشه ٔ اول از صف اول عرب عدنانی، و آنان فرزندان ربیعةبن نزار میباشند که به ربیعة الفرس مشهورند. ربیعة دو تیره دارد و آن دو عبارتند از: «اسد» و «ضُبَیعة» و سرزمین آنها تا امروز در جزیره ٔ فراتیه است و دیار ربیعة نامیده میشود. (از صبح الاعشی ج ۱ ص ۳۳۷).و رجوع به تاریخ عصر حافظ ص ۲۰۹ و تاریخ بخارای نرشخی ص ۶۳ و تاریخ کرد ص ۱۱۱ و نزهةالقلوب ج ۳ ص ۲۶۸ شود.
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) دهی است به صعید مر بنی ریعة را. (آنندراج ) (منتهی الارب ). قریه ٔ بزرگی است در انتهای صعید در میان اسوان و بلاق. (از معجم البلدان ).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) خادم حضرت رسول (ص ) بود. و ابوعمر او را ربیعةبن کعب خادم حضرت دانسته است. رجوع به الاصابة ج ۱ قسم ۴ شود.
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن سکنة، مکنی به ابورویخة فزعی… ابن حبان گفته که او درک حضورحضرت رسول می کرد و در فلسطین ساکن بود و در بیت جیرین درگذشت. دولابی گفته : حضرت رسول عَلَم سپیدی بر اوبست و فرمود ای ابورویخة بسوی قوم خود برو و آنان را فراخوان و بگو هر کس زیر رایت ابورویخة درآید در امان است و او نیز چنان کرد. (از الاصابة ج ۱ قسم ۱).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن فراس. او را فارسی نیز می گفتند. ابن لهیعة روایاتی بواسطه از وی نقل کرده است. رجوع به الاصابة ج ۱ قسم ۱ و قاموس الاعلام ترکی ج ۳ شود.
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ )ابن کلام بن… (۸۵-۶۲ قبل از هجرت ). یکی از سوارکاران بزرگ مضر در جاهلیت بود و داستانهای تاریخی دارد. رجوع به الاعلام زرکلی چ ۲ جزو ۳ ص ۴۳ و بلوغ الارب آلوسی جزو ۱ ص ۱۴۴ و سمطاللاَّلی ص ۹۱۰ و البیان و التبیین ج ۱ص ۲۰۸ و ج ۲ ص ۴۳ و عقدالفرید فهرست ج ۱ و ۳ و ۶ شود.
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) ابن نیار. به گفته ٔ طبری و تحقیق ابن فتحون و جز وی در شمارصحابه ٔ حضرت رسول (ص ) است. (از الاصابة ج ۱ قسم ۱).
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) جرشی یا ابن عمرو یا ابن غاز. برحسب روایات مختلف وی از اصحاب حضرت رسول (ص ) و از راویان بشمار میرفت. یعقوب بن شبة گفته است : او در شمار کسانی است که بسال ۶۴هَ. ق. در مرج راهط کشته شدند. (از الاصابة ج ۱ قسم ۱). و رجوع به الاصابة ج ۱ قسم ۱ و ابن عمرو… شود.

اسم ربیعه در فرهنگ فارسی

ربیعه
قبیله ای از عرب که با مضر قوی ترین قبایل عهد جاهلیت محسوب میشدند. این قبیله از بلاد یمن به قسمت شمالی جزیره العرب کوچ کردند و سپس بقسمت شمالی فرات رفتند .جد اعلای قبیله ربیعه الفرس نام داشت .
جرشی یا ابن عمرو یا ابن غاز بر حسب روایات مختلف وی از اصحاب حضرت رسول ص و از راویان بشمار می رفت یعقوب بن شبه گفته است .
ربیعه بن عتیک
سیف در الفتوح گفته : خالد بن ولید در عهد ابوبکر او را به فرمانداری حیره برگزید .
ربیعه بن عثمان
شویعر صفوان بن عبد یا لیل از قبیله بنی سعد بن لیث شاعر عرب که صاحب البیان و التبیین ازو شعری آورده و در حاشیه از قول یاقوت حموی با آوردن شعری دیگر از وی بنام شویعر کنانی یاد کرده و گوید همان ربیعه بن عثمان است .
ربیعه بن عسل
او از قبیله بنی عمر بن یربوع و برادر ضبیع ابن عسل بود و به خواستگاری دختر معاویه آمد و بین معاویه و او بحثی هست .
ربیعه بن عقیل
مکنی به ابو الخلفائ از قبیله عقیل بود
ربیعه بن عمرو
ربیعه بن عمرو بن عمیر بن عوف بن عقده بن غیره بن عوف بن ثقیف برادر ابو عبید ثقفی پدر مختار معروف … ابن منده از طریق کلبی از ابو صالح از ابن عباس روایت کرده که این آیه [ و ان تبتم فلکم روس اموالکم ] درباره وی نازل شده است .
ربیعه بن فضل
ربیعه بن فضل بن حبیب بن زید بن تمیم از بنی معاویه ابو عوف از صحابه حضرت بود .
ربیعه بن قیس
عدوانی ضرار بن صرد باستناد از عبید الله ابن ابی رافع گفته است: او در جنگ صفین در سپاه حضرت علی بود و از صحابه حضرت بشمارست .
ربیعه بن لقیط
تابعی معروف و از وی روایاتی نقل شده است .
ربیعه بن لهیعه
او را لهاعه حضرمی نیز می گفتند یعقوب بن محمد زهری از قول وی بواسطه نقل کرده است که : بخدمت حضرت رسول (ص) رسیدم و زکاتم را تقدیم کردم و حضرت بمن حدیثی گفتند .
ربیعه بن لیث
ربیعه بن لیث بن حدرجان بن عباس بن لیث .
ربیعه بن مالک
ربیعه بن مالک بن ربیعه بن عوف سعدی مکنی به ابو یزید و معروف به مخبل سعدی از طایفه انف الناقه از قبیله تمیم و از گویندگان نامی مخضرمان بود مخبل به بصره مسافرت کرد و عمر درازی یافت و در دوران خلافت عمر یا عثمان در گذشت .
ربیعه بن مسعود
نام شاعر عرب که در وصف جنگ بین ثقیف و بنی نصر از وی شعری هست .
ربیعه بن معاویه
ربیعه بن معاویه بن حارث بن معاویه ابن ثور بنا بگفته خلیفه و فتحون از اصحاب حضرت رسول ص بود .
ربیعه بن مقروم
ربیعه بن مقروم بن قیس الضبی از گویندگان حماسه سرای مخضرمی جاهلیت و اسلام بود .
ربیعه بن نزار
ربیعه بن نزار بن معد بن عدنان جد جاهلی قدیم بود فرزندان وی میان یمامه و بحر بن و عراق سکونت داشتند.
ربیعه بن نمر
ربیعه نمر بن تولب … از محدثان است ابن قتیبه وی را در شمار مخضرمان آورده است .
ربیعه بن نوفل
ربیعه بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب
ربیعه بن وقاص
از صحابه حضرت رسول ص است و ابن منده به واسطه از وی حدیثی روایت کرده ولی مولف او را تضعیف می کند .
ربیعه بن کعب
ربیعه بن کعب بن مالک بن یعمر مکنی به ابو فراس اسلمی حجازی …

اسم ربیعه در اسامی پسرانه و دخترانه

ربیعه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: rabiy‛e) (عربی) (مؤنث ربیع )، ربیع – مرغزار، نام خواهر صلاح الدین ایوبی

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز