نام های اصیل دختر ایرانی با ریشه فارسی(د)
د | |||||
اسم | تلفظ | ریشه | معنی | ||
دارینا | darina | فارسی | زرگر ، طلاساز ، مجازا ارزشمند و گرانبها | ||
دالیا | daliya | فارسی | نام گلی است | ||
دامینه | damine | فارسی | جاری و روان – همچنین به معنای دانش و دانایی نیز آمده است | ||
دایانا | dayana | فارسی | زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ ، همچنین نام دیگر آناهیتا الهه آب | ||
دریا | darya | فارسی | ۱- (در جغرافیا) تودهی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، رود بزرگ؛ ۲- (به مجاز) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینههای گوناگون؛ ۳- (به مجاز) (در تصوف) حقیقت یا ذات حق. | ||
دل آرا | del-ara | فارسی | ۱- موجب آرامش و شادی دیگران؛ ۲- (در قدیم) محبوب، معشوق؛ ۳- (اَعلام) نام همسر دارا (داریوش سوم) و مادر روشنک بنا بر روایات ایرانی. | ||
دنا | dena | فارسی | نام قله ای معروف از رشته کوهای زاگرس در استان کهگیلویه و بویر احمد | ||
دیبا | diba | فارسی | نوعی پارچه ابریشمی معمولاً رنگین | ||
دلارام | del-aram | فارسی |
آرام دل
|
||
دلبر
|
delbar | فارسی |
زیبا، جذاب، معشوق
|
||
دلناز | delnaz | فارسی | موجب فخر و مباهات دل، زیبا، مطبوع |
نام های اصیل دختر ایرانی با ریشه فارسی(د)