معنی اسم دِنا

دِنا :    (اَعلام) ۱) قسمتي از كوهستان شمال غربي فارس كه قله‌اي معروف به همين نام دارد؛ ۲) نام شهرستانی در شرق استان کهگیلویه و بویراحمد.

 

 

اسم دنا در لغت نامه دهخدا

دنا. [دَ ] (ع مص ) دناً. دنایة. ناکس و ضعیف و حقیر گردیدن. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ناکس شدن و خوار شدن. (المصادر زوزنی ). || نزدیک گردیدن. (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
دنا. [ دِ ] (اِخ ) کوهی است در فارس واقع در میان ناحیه ٔ تل خسروی کوه گیلویه و بلوک سرحد شش ناحیه. در این کوه در جنوب بروجردو فیال رگه هایی موجود است که جزو حوضه ٔ زاگرس می باشد. (از یادداشت مؤلف ) (از جغرافیای طبیعی کیهان ).
دنا. [ دِ ] (اِخ ) ریچارد هنری، نویسنده ٔ امریکایی (۱۸۱۵ – ۱۸۸۲ م.). نویسنده ٔ کتاب دو سال برابر دگل. (از فرهنگ فارسی معین ).

اسم دنا در فرهنگ فارسی

دنا
نویسنده آمریکایی ( و . کمبریج ۱۸۱۵ – ف. ۱۸۸۲ م . ) [[ دو سال برابر دگل ]]
گوژ پشت گردیدن .
[DNA] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ← دی اُکسی ریبونوکلئیک اسید
انگشت نگاری دنا
[DNA fingerprinting, genetic fingerprinting, restriction enzyme analysis] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] روشی که در آن دِنای ژنگانی یک موجود با زی مایه های ویژه بُر خُرد می شود و قطعات به دست آمده ازطریق الکتروکوچی به صورت بندهای متمای جدا می شوند متـ . رُخ نمانگاری دِنا DNA profiling, genetic profiling
برخوری دنا
[DNA shuffling] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ۱٫ حرکت توالی دناها از بخشی از ژنگـان به بـخش دیـگر با تـداخـل تـرانهشه ها ۲٫ روشی برای نوترکیب کردن درون شیشه ای ژن های هم ساخت برای ایجاد پروتئین های جدید
توالییابی دنا
[DNA sequencing] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] تعیین ردیف نوکلئوتیدها در رشتۀ دِنا
حامل دنا
[DNA carrier] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] هر مولکول یا اندامگانی که دِنا را به یاخته های هدف منتقل می کند
دورگه سازی دنا ـ دنا
[DNA-DNA hybridization] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] تشکیل مولکول دورشته ای از دو رشتۀ مستقل دِنای مکمل متـ . دورگه شدگی دِنا ـ دِنا
دورگه شدگی دنا ـ دنا
[زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ← دورگه سازی دِنا ـ دِنا
رخ نمانگاری دنا
[زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ← انگشت نگاری دِنا
پیوندش دنا
[DNA ligation] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] تشکیل پیوند فسفودی استری بین نوکلئوتیدهای یک مولکول دِنا یا دو مولکول مختلف دِنا
توالی دنا
[DNA sequence] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری، شیمی] توالی یا ترتیب خطی بازهای آدنین، سیتوزین، گوانوزین، تیمیدن که تشکیل دهندۀ مولکول دِناست متـ . توالی بازی base sequence توالی نوکلئوتیدی nucleotide sequence
جاپایابی دنا
[DNA footprinting] [زیست شناسی-پروتگان شناسی] روشی برای تعیین جایگاه اتصال پروتئین دِناوند (DNA-binding) متـ . سنجش حفاظت دِنا ـ پروتئن DNA-protein protection assay
ناقل دنا
[DNA vector] [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] هرگونه ساختار دِنایی، مانند ژنگان ویروس ها، که بتواند اطلاعات ژنی را از یک یاخته به یاختۀ دیگر منتقل کند

اسم دنا در اسامی پسرانه و دخترانه

دنا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: denā) قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس که قله ای معروف به همین نام دارد – نام قله ای معروف از رشته کوهای زاگرس در استان فارس

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز