معنی اسم حَسیبه

حَسيبه :    (عربي) دارنده‌ي نام و شرف و بزرگي، زنِ شريف در اصل و نسب.

 

اسم حسیبه در لغت نامه دهخدا

حسیب. [ ح َ ] (ع ص، اِ) شمارکننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل ) (منتهی الارب ). شمارگر. حساب کننده. (غیاث ). شمارگیر. (منتهی الارب ). شمرنده. شمارکن. (السامی فی الاسامی ). محاسب : کفی باﷲ حسیباً؛ ای محاسباً. || نامی از نامهای خدای تعالی. || مرد صاحب حسب. مرد گهری. رجل حسیب ؛ مرد باحسب. گوهری. مردی گهری و هنرمند. (مهذب الاسماء). مردی گوهری. مردی هنرمند. گهری. باگوهر. باحسب. نیک نژاد. صاحب حَسب. ج، حُسَباء : تا بروزگار جعفرصادق رضی اﷲ عنه رسید او را چهار پسر بود، اسماعیل که بوالده نیز حسیب بود. (جهانگشای جوینی ). هر نسیبی بی نصیبی و هر حسیبی نه در حسابی. (جهانگشای جوینی ). || کافی. بسنده. (ترجمان عادل ). کفایت کننده. بس شونده : کفی باﷲ حسیبا (قرآن ۶/۴)؛ ای کافیا. || بسنده کار. بسندکار. (السامی فی الاسامی ) (مهذب الاسماء). || منتقم. انتقام کشنده : حسیبک اﷲ؛ ای انتقم اﷲ منک. || هم گوهر. هم گهر. هم حسب. || بزرگوار. (غیاث ). || نیکوکار. پسندیده کار.
حسیب. [ ح ِ ] (ع اِ) مماله ٔ حساب. شمار. حساب :
بهره ٔ خویشتن از عمر فراموش مکن
رهگذارت به حسابست نگهدار حسیب.
ناصر خسرو.
روزی بیرنج جوی و بی حسیب
کز بهشتت آورد جبریل سیب.
مولوی.
از انار و از ترنج و خوخ و سیب
وز شراب و شاهدان بی حسیب.
مولوی.
چو در تنگدستی نداری شکیب
نگهدار وقت فراخی حسیب.
سعدی.
تا همچو آفتاب برآیی دگر ز شرق
ما جمله دیده در ره و انگشت در حسیب.
سعدی.
حسیب. [ ح َ ] (اِخ ) لقب محمودبن علی باشا حسیب. او راست : رسالة سنیة و عقیدة سنیة و احکام فقهیة علی مذهب السادة الحنفیة چ بولاق ۱۳۰۰ هَ. ق. (معجم المطبوعات ).
حسیب. [ ح َ ] (اِخ ) لقب محمدبن خطیر فرغانی. رجوع به محمد… شود.

اسم حسیبه در فرهنگ فارسی

حسیب
محاسب، حساب کننده، بزرگوار، والاگهر، دارای کرم
(اسم ) ۱- شمار شماره . ۲ – معامله داد و ستد بیع و شری .
لقب محمد ابن خطیر فرغانی
حسیب البزغاله
یا حسیب بزغاله
بی حسیب
بی حساب
روز حسیب
روز حساب . روز قیامت

اسم حسیبه در فرهنگ معین

حسیب
(حَ) [ ع . ] (ص .) حساب کننده، محاسب .

اسم حسیبه در فرهنگ فارسی عمید

حسیب
شمار، شماره.
۱. محاسب، حساب کننده.
۲. (صفت) دارای حَسَب و کَرَم، بزرگوار.

اسم حسیبه در اسامی پسرانه و دخترانه

حسیب
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عربی
معنی: (تلفظ: hasib) (عربی) (در قدیم) دارای فضل و کمال اکتسابی یا ذاتی، بزرگوار، از اسامی خداوند – آن که دارای حسب و نسب است، بزرگوار
حسیبا
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی,فارسی
معنی: مرکب از حسیب به معنای پاک نژاد و پاکزاد و الف نسبت، دختر با اصل و نسب

اسامی مشابه

بعدی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز