حفيظه : (عربي) ۱- موکّل به چیزی؛ ۲- حافظ و محفوظ.
اسم حفیظه در لغت نامه دهخدا
حفیظ. [ ح َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از حفظ. حافظ. (اقرب الموارد). نگاهبان. (مهذب الاسماء) (صراح ). نگهبان. نگهدار. (مهذب الاسماء). نگاهدارنده. رقیب. || موکل. موکل بر چیزی. || یادگیرنده. از بر کننده. || چراننده ٔ گوسفندان و شتران. || کتاب حفیظ؛ لوح محفوظ.
حفیظ. [ ح َ ] (اِخ ) نامی است از نامهای خدای تعالی، یعنی آنکه از علم او چیزی غائب نیست. (آنندراج ).
حفیظ. [ ح َ ] (اِخ ) شاعری از مردم اصفهان. او بزمان عالم گیر بسیاحت هند رفته است و بیت ذیل از اوست :
کی از فنای تن ز تو کس دور می شود
شمع از گداختن همگی نور میشود.
(از قاموس الاعلام ترکی ).
اسم حفیظه در فرهنگ فارسی
حفیظ
نگاهدارنده، نگهبان، مراقبت کننده، نام خداوند
( صفت ) نگاهبان نگاهدار مراقب : (( خدا حفیظ و علیم است . ))
شاعری از مردم اصفهان
حفیظ آباد
قریه به رفسنجان نزدیک کوشکو و شریف آباد
حفیظ فلالی
سیزدهمین از شرفای فلالی مراکش
اسم حفیظه در فرهنگ معین
حفیظ
(حَ) [ ع . ] (ص .) نگاهبان، نگاهدار.
اسم حفیظه در فرهنگ فارسی عمید
حفیظ
۱. نگه دارنده، نگهبان، مراقبت کننده.
۲. از نام های خداوند.
اسم حفیظه در اسامی پسرانه و دخترانه
حفیظ
نوع: پسرانه
ریشه اسم: عربی
معنی: حافظ نگهبان، هوشمند و یادگیرنده