معنی اسم حبیبه

برای مشاهده با کیفیت بیشتر، روی تصویر کلیک کنید

 تصویر و معنی اسم حبیبه

حبيبه : (عربي) (مؤنث حبيب)، دوست، يار، معشوقه.

%d8%ad%d8%a8%db%8c%d8%a8%d9%87

اسم حبیبه در لغت نامه دهخدا

حبیبة. [ ح َ ب َ ] (ع ص، اِ) تأنیث حبیب. محبوبة. دوست (زن ).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) ناحیتی در طوف بطیحة،متصل به بادیه ای نزدیک بصرة است. (معجم البلدان ).
حبیبة. [ ح ُ ب َ ب َ ](اِخ ) نام قریه ای از قرای یمامة. (معجم البلدان ).
حبیبة. [ ح ُ ب َی ْ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف بن حُبیبة. محدث است. رجوع به حبیبه محمد شود.
حبیبة. [ ح ُ ب َ ب َ ] (اِخ ) اُم ُحُبین َ. (منتهی الارب ). رجوع به این کلمه و حبینة شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) ام موسی. سریه ای از سراری علی (ع ). رجوع به ام موسی شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابراهیم. رجوع به حبیبة دخت عز ابراهیم شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی امامة اسعدبن زرارة. سهل بن حنیف او را تزویج کرد و ابوامامة اسعدبن سهل ازو متولد گشت و پیغمبر او را به نام جد مادریش اسعد نامید و ابوامامة کنیت داد. خواهر حبیبة رفاعة نام داشت و زن نبیطبن جابر از بنی مالک بن نجار بود. رجوع به الاستیعاب ج ۲ ص ۷۱۵ و الاصابة ج ۸ ص ۴۷ و ج ۱ ص ۹۹ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی تُجراة یا تَجراة یا تُجزاءالفهریة. صحابیه است. ابن عبدالبر گوید: شیبیه ٔ عبدریه ٔ مکیة است. صفیه بنت شیبیة از او روایت کند. حدیث : «اسعوا یا اصحابی فان اﷲ کتب لکم السعی » را او روایت کرده. شافعی و طحاوی نیز این حدیث را آورده اند. رجوع به الاستیعاب ج ۲ ص ۷۱۶ و الاصابة ج ۸ ص ۴۷ شود. سجستانی گوید: حبیبة دخت ابی نخراة (چنین ) فهریة مالک عطأبن ابی ریاح یکی از قرّاء معروف صحابة بود. (المصاحف چ ۱۹۳۷ م. ص ۸۸). و در حاشیه ٔ این صفحه از تهذیب التهذیب ج ۷ ص ۲۰۰ ابن حجر نقل شده که مالک عطأبن ریاح قاری، حبیبة دختر میسرةبن ابی خشیم است.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی خلف. محدثة است. کتاب صوم و فوائدی از حدیث جعفربن محمد به سال ۶۶۰ هَ. ق. بر او قرائت شده است. (اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۱ از مجموعه ٔ خطی شماره ٔ ۸۲ در کتابخانه ٔ ظاهریة به دمشق ).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابوسفیان. ابوعمر آورده است : که ابان بن صمعة از محمدبن سیرین از حبیبة دخت ابی سفیان روایتی راجع به پاداش پدر و مادری که سه فرزند ایشان مرده باشد آورده، و گفته است که : کسی برای ابوسفیان دختری به نام حبیبة یاد نکرده و گویا وی حبیبة دخت ام حبیبة دخت ابوسفیان باشد که ابوعیینة او را یاد کرده، و سپس داستان هجرت حبیبة (دختر ام حبیبة و عبداﷲبن جحش ) را به حبشه نقل کرده است. ابن حجرگوید: و این نادرست میباشد چه این ابوسفیان غیر از ابوسفیان بن حرب است و این حبیبة در منزل عائشه خدمت میکرده و مادرش ام حبیبة نیست. رجوع به الاستیعاب ج ۲ ص ۷۱۶ و الاصابه ج ۸ ص ۴۸ و ۵۰ و به حبیبة دخت جحش شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابوشریق. رجوع به حبیبة دخت شریق شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابوعامر راهب است. وی خواهر حنظله ٔ غسیل الملائکة است. ابن سعد او را در زمره ٔ بیعت کنندگان شمرده است.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ابی نخراةالفهریة. رجوع به حبیبة دخت ابی تجراة شود.
حبیبة. [ ح َب َ ] (اِخ ) دخت الغبیک. رجوع به حبیبه سلطان شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ام حبیبة. رجوع به حبیبة دخت عبداﷲبن حجیر شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت جحش. ابن سعد گوید: کنیتش ام حبیبة است و او خواهر زینب دخت جحش بود. و گویند زوجه ٔ عبدالرحمان عوف بود و هفت سال مستحاضه شد. ابن عبدالبر نقل کند که : کنیتش ام حبیب است ولی مشهور ام حبیبه میباشد. رجوع به الاصابه ج ۸ ص ۴۸ و نیز رجوع به حبیبة دخت عبیداﷲبن جحش شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت حصین بن عبداﷲبن انس بن امیةبن زیدبن دارم. زوجه ٔ سائب بن ابی سائب بود. زبیربن بکار او را یاد کرده گوید: او مادر عبداﷲبن سائب بن ابی سائب بود، و عبداﷲ و پدر و مادرش صحابی بودند. (الاصابه ج ۸ ص ۴۸).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت خارجةبن زیدبن ابی زهیربن مالک بن امری ءالقیس بن مالک بن ثعلبةبن کعب بن خزرج بن حارث بن خزرج. و برخی نام او ملیکة دانند. زوجه ٔ ابوبکر صدیق بود. گویند در مرض موت ابوبکر، آبستن بود، پس ابوبکر گفت : در قلب من چنین افتاده که او دختری باشد، و چنین نیز شد و پس از مرگ ابوبکر دختری بزاد و عایشه او را ام کلثوم نامید، و این دختر را طلحةبن عبیداﷲ تزویج کرد و از او زکریا و عایشه بوجود آمدند. حبیبة پس از مرگ ابوبکر با حبیب بن اساف تزویج کرد و با او بر سر کنیزی نزاع کرده دعوی نزد عمر بردند. داستان چنین است که : حبیبة کنیزی داشت پس ادعا کرد که شوهر وی یعنی حبیب بن اساف بااو رابطه ٔ نامشروع داشته است. رجوع به الاستیعاب ج ۲ ص ۷۱۵ و امتاع الاسماع ج ۱ ص ۵۳۸ و الاصابة ج ۸ ص ۴۸ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت رسول اکرم (ص ). (قاموس الاعلام ترکی ).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت زیدبن ابی زهیر انصاری. مقاتل در تفسیر آیه ٔ «الرجال قوامون علی النساء» گوید: زید لطمه ای به صورت دختر خود حبیبه بزد و او را به نزد پیغمبر آورد، تاآخر داستان. رجوع به الاصابة ج ۸ ص ۴۸ و ج ۳ ص ۲۸ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت زیدبن خارجة الخزرجیة. صاحب قاموس الاعلام ترکی نام پدرش را چنین آورده، و صحیح خارجةبن زید است.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت سهل بن ثعلبةبن الحارث بن زیدبن ثعلبةبن غنم بن مالک. صحابی انصاری است. عمرة از او روایت کند. اهل مدینه گویند: اوست که زوجه ٔ ثابت بن قیس بن شماس بود، و از وی طلاق به خلع گرفت ولیکن جایز است که ابن حبیبة و جمیلة دخت ابی ّبن ابی سلول هر دو از ثابت بن قیس بن شماس طلاق خلع گرفته باشند. از نظر تاریخ فقه و حقوق، ابن حجر گوید: اولین خلع در اسلام درباره ٔ این زن واقع شد و پیش از ثابت بن قیس بن شماس پیغمبر میخواست او را ازدواج کند، و چون به زنی ثابت درآمد جاریه بود و ثابت او را میزد، پس یک روز پیغمبر به او برخورد، گفت : کیستی ؟ پاسخ داد: حبیبه دخت سهل هستم. پرسید: چه خبر است ؟ گفت : لا انا و لاثابت، پس چون ثابت بیامد، پیغمبر به او گفت : از وی چیزی بستان و رهایش کن ! حبیبة گفت : آنچه از وی گرفته ام به او باز پس دهم. و در حدیث دیگر ثابت را بدخوی خوانده و درباره ٔ مال الخلع گوید: فردت الیه حدیقته. و آن را اولین خلع در اسلام خوانده است. حبیبة پس از ثابت به زنی ابی بن کعب درآمد، و حدیث پاداش پدرو مادری که سه فرزند آنها بمیرد، او روایت کرده است. رجوع به الاستیعاب ج ۲ ص ۷۱۶ و الاصابة ج ۸ ص ۴۹ شود، و قاموس الاعلام ترکی در الاصابة دو تن به نام حبیبه دخت سهل آورده گوید: ابن سعد آنها را دو تن شمرده است.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت شریق. یا دخت ابی شریق انصاری. وی جده ٔ عیسی بن مسعودبن حکم است و او از این جده ٔ خودروایت کند. حبیبة از علی بن ابی طالب (ع ) از پیغمبر روایت کرد و عیسی بن مسعودبن حکم و مسعودبن حکم از وی روایت کنند. ابن مندة گوید: از بدیل ورقاء روایت کند.ابونعیم او را در عداد صحابه شمرده. ابن حبان از ثقاث تابعین اش شناخته. رجوع به طبقات الاتقیاء ابن حبان (نسخه ٔ خطی ) و تهذیب التهذیب ابن حجر و الاصابة ج ۸ ص ۴۹ و اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۲ و الاستیعاب ج ۱ ص ۷۱۶ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت شریک بن انس بن رافع اشهلی. مادرش امامة، دخت سماک بن عتیک اوسی اشهلی است. برادر او عبداﷲبن شریک است. و دو خواهر به نام ام صخر و ام سلیمان دارد. رجوع به الاصابه ج ۸ ص ۱۴ و ۵۰ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت صُلَیل بن وبربن خالدبن عجلان، از بنی عوف بن حارث بن خزرج انصاری است. با پیغمبر بیعت کرد. فروةبن عمروبن ورقةبن عبیدبن عامربن بیاضة، او را تزویج کرد، و عبدالرحمان بن فروه ازو متولد گشت. ابن منده از قول ابن سعد او را یاد کرده است. (الاصابة ج ۸ ص ۵۰).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت ضحاک بن سفیان سلمی. شاعره ای از عرب. وی زوجه ٔ عباس بن مرداس بود، و چون عباس به وفادت نزد پیغمبر شد واسلام آورد و خبر اسلام او به زوجه اش حبیبة رسید خانه ٔ شوهر رها کرد و به خانواده ٔ خویش پیوست و اشعاری خطاب به شوهر سرود و برای او فرستاد. رجوع به الاغانی و اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۲ و ۲۰۳ و الاصابة ج ۸ ص ۵۰ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت طاهربن العربی. وی از زنان نیکوکار است و در حدود سال ۱۲۷۷ هَ. ق. مسجد ملا احمدشبلی و ضریح وی را ساخته است. رجوع به تاریخ مکناس از عبدالرحمان بن زیدان و اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۲ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عباس. مستوفی او را چهارمین زن از زنان پیغمبر شمرده که باایشان نزدیکی نشد. رجوع به تاریخ گزیده ص ۱۶۱ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عبدالرحمان ملقب به زین بن ابی بکر محمدبن ابراهیم بن احمدبن عبدالرحمان بن اسماعیل بن منصور مقدسی. وی به سال ۶۵۴ هَ. ق. متولد شد. از یلدانی و خطیب مردا و ابراهیم بن خلیل و احمدبن عبدالدائم روایت میکرد. سبط و فضل اﷲ جیلی به وی اجازه ٔ روایت دادند. ذهبی گوید: از وی حدیث شنیدم و امالی کنانی بر وی قرائت شد، و محمد الوانی، جزء حسن بن عرفةرا بر وی قرائت کرد. وی در شعبان ۷۳۳ هَ. ق. درگذشت. رجوع به الدرر الکامنة ج ۲ ص ۵ و مشاهیر النساء تألیف محمد ذهنی و اثبات مسموعات محمد الوانی، نسخه ٔ خطی و اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۳ و قاموس الاعلام ترکی شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ](اِخ ) دخت عبدالعزی بن حُذار. شاعره ای است از عرب.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عبدالعزالعوراء. یکی از شاعرات عرب که زمان اسلام را نیز درک کرده است و در حماسه، بعض اشعار او آمده است. رجوع به اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۳ و قاموس الاعلام ترکی شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عبداﷲبن حجیر اسدی. مادرش ام حبیبه زوجه ٔ پیغمبر و دختر ابوسفیان بود. رجوع به حبیبه دخت عبیداﷲبن جحش شود.
حبیبة. [ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عبیداﷲبن جحش بن ریاب. صحابیه است. مادرش ام حبیبة رملة دخت ابی سفیان زوجه ٔ پیغمبر بود. وی با پدرش به سرزمین حبشه هجرت کرده به دین نصاری درآمدند و به همان دین از دنیا رخت بربست. حبیبة بامادرش به نزد پیغمبر به مدینه آمدند. (الاستیعاب ). ونیز همو در ذیل عنوان حبیبة دخت ابی سفیان گوید: در یکی از روایتهای زهری چهار زن هستند که همگی پیغمبر را دیدند. دو تن ایشان از زنان اویند: ام حبیبه، و زینب دخت جحش، و دو تن ربیبه ٔ پیغمبر بودند: زینب دخت ام سلمه، و حبیبه دخت ام حبیبه دخت ابی سفیان، و سپس داستان هجرت عبیداﷲبن جحش را به حبشه نقل کرده و ابن حجر در ص ۵۰ ج ۸ الاصابه نام پدر او را به جای عبیداﷲبن جحش، عبداﷲبن حجیر آورده است. رجوع به الاستیعاب ج ۲ ص ۷۱۶ و الاصابه ج ۸ ص ۴۸ و ۵۰ و قاموس الاعلام ترکی شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عز. شیخه ای از مشایخ حدیث بود، و از وی روایت کرده اند. (اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۴ از مجموعه ٔ خطی شماره ٔ ۹۱ کتابخانه ٔ ظاهریه ٔ دمشق ).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عز ابراهیم بن عبداﷲبن ابی عمرالمقدسی. مکنی به ام عبداﷲ. محدثه بود. «انتخاب طبرانی » و «جزء ابن عرفة» و مشیخه ٔ احمدبن عبدالدائم را از احمدبن عبدالدائم روایت کند، و محمدبن عبدالهادی و حسن بکر و دیگران به وی اجازه ٔ روایت دادند. مولد او ۶۵۴ هَ. ق. و وفات وی در صالحیه ٔ دمشق به تاریخ ۱۰ ذی القعده ۷۴۵ هَ. ق. واقع شد. وی در تمام زندگانی خویش شوهر اختیار نکرد. رجوع به الدرر الکامنة ج ۲ ص ۵ و ذیل تذکرة الحفاظ و اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۱ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عقبةبن حجاج سهمی، زوجه ٔ مطلب بن ابی وداعة بود. عقبة در زمان پیغمبر به کافری کشته شد. زبیربن بکار او را یاد کرده است. (الاصابه ج ۸ ص ۵۰).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت علی پاشا هرسکی. شاعره ای از ادیبات قسطنطینیه است.وی به شهر هرسک به سال ۱۲۶۲ هَ. ق. متولد گردیده. رجوع به الدر المنثور تألیف زینب فواز، و مشاهیر النساء تألیف محمد ذهنی و اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۵ شود.
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت عمروبن حصن… از بنی عامربن زریق است. وی اسلام آورد و بیعت کرد. ابن مندة گوید: کسی از وی روایت نکرده است. (الاصابه ج ۸ ص ۵۰).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت قیس بن زیدبن عامربن سواد انصاری. از بنی ظفر. وی با پیغمبر بیعت کرد. ابن اثیر او را یاد کرده است. (الاصابة ج ۸ ص ۵۰).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت محمدبن احمدبن قدامةالمقدسی. شیخه ای از شیوخ حدیث است. در حدود سالهای ۶۵۶-۷۱۳ هَ. ق. در دامنه ٔ کوه قاسیون به دمشق حدیث میگفت. شرف الدین دمیاطی و جز او از وی روایت کنند. (اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۵ از دو مجموعه ٔ خطی شماره ٔ ۳۷ و ۴۶ کتابخانه ٔ ظاهریه ٔ دمشق ).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت مسعودبن خالد، از بنی عامربن زریق است. وی با پیغمبر بیعت کرد. روایتی ازو دیده نشده است. ابن مندة از قول محمدبن سعد او را یاد کرده است. (الاصابة ج ۸ ص ۵۰).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت معتب بن عبیدبن سوادبن هیثم. با پیغمبر بیعت کرد. او زوجه ٔ بشربن حارث بود و بریرة را برای او آورد. (الاصابه ج ۸ ص ۵۰).
حبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت میسرة. وی از رواة حدیث است. از ام کرز کعبیة روایت کند و مولای او عطأبن ابی رباح از وی روایت دارد. ابن حبان او را از ثقات شمرده. ابوداود و نسائی روایتی بدو نسبت دهند. رجوع به تهذیب التهذیب ابن حجر و تذهیب التهذیب ذهبی و الکمال فی معرفة الرجال مقدسی و اعلام النساء ج ۱ ص ۲۰۵ شود.
حبیبة. [ح ُ ب َی ْ ی ِ ب َ ] (اِخ ) محمدبن ابی حبیبة محدث است.

اسم حبیبه در فرهنگ فارسی

حبیبه
محبوبه, دوست زن, مونث حبیب
دخت عبدالعزی ابن حذار شاعره ایست از عرب
حبیبه سلطان
نام یکی از چند دختر میرزا الغ بیک
ام حبیبه
کنیه دختر هرون الرشید خلیفه عباسی بوده است .

اسم حبیبه در اسامی پسرانه و دخترانه

حبیبه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: عربی
معنی: مؤنث حبیب، معشوقه

اسامی مشابه

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز