معنی اسم تِرمه

تِرمه :    نوعي پارچه (قيمتي) از جنس كرك، پشم، يا ابريشم با نقش‌هاي بته جقه، اسليمي، و مانند آنها كه معمولاً از آن، جانماز، بقچه و لباس تهيه مي‌كنند.

 

 

اسم ترمه در لغت نامه دهخدا

ترمه. [ ت َ / ت ُ م ِ ] (اِ) نمد زین را گویند که تکلتو باشد. (برهان ). دو پاره نمد باشد که در زیر زین بدوزند و آنرا ادرم و ادرمه نیز گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). تکلتو که نمد زین باشد.(ناظم الاطباء). دوپاره نمد که در زیر زین دوزند و صحیح آترمه است مرادف آدرمه. (فرهنگ رشیدی ). رشیدی این لفظ را غلط گفته و صحیح آترمه بمعنی ادرمه دانسته شاید مقصودش این است ت که لفظ مذکور لغت علیحده ای نیست بلکه مخفف آترمه است… (فرهنگ نظام ) :
زیر باترمه نگه کن چو خُوهی گشت سوار
تا نیفتی چو شوی حمله برو حمله پذیر.
سوزنی (از فرهنگ جهانگیری و انجمن آرا).
|| ترب را هم گفته اند که از بقول است. (برهان ). ترب. (ناظم الاطباء).
ترمه. [ ت ِ م َ / م ِ ] (اِ) تیرمه و پارچه ٔ نفیسی که از کرک بافند. (ناظم الاطباء). قسمی پارچه ٔ سطبر ابریشمین. شال کشمیری. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). پارچه ٔ پشمی که قسمی از شال است و دارای رنگ های متعدد وگل و بوته است. (فرهنگ نظام ). و رجوع به ترما شود. || کاغذ ترمه ؛ قسمی کاغذ آهاردار زرافشان گرانبهای مشرقی شفاف و گاهی با خالهای زرین خرد که قباله ها بر آن نوشتندی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
ترمه. [ ت ُ م َ ] (ع اِ) رجوع به تِرم و دزی ج ۱ ص ۱۴۸ شود.
ترمه. [ ت ُ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان و بخش سیمکان در شهرستان جهرم است که بر ۷ هزارگزی شمال باختری کلاکلی و یکهزار و پانصدگزی باختر راه عمومی سیمکان به خفر قرار دارد. دامنه ای گرمسیر است و ۸۵ تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غله و برنج و خرما و مرکبات است. شغل مردم آنجا زراعت و باغداری و صنعت دستی آنان گلیم بافی است.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۷).
ترمه. [ ت ِ م َ ] (اِخ ) قصبه ای است در ولایت طربزون از کشور ترکیه واقع در ساحل رودترمه. سکنه ٔآن ۴۰۰۰ تن است. رجوع به قاموس اعلام ترکی ج ۳ شود.

اسم ترمه در فرهنگ فارسی

ترمه
نوعی پارچه نفی که ازکرک لطیف بافته میشود، ترمه کشمیروترمه کرمان معروف است، تکلتونمدزین
قصبه ایست در ولایت طربزون از کشور ترکیه واقع در ساحل رود ترمه .
ترمه چای
نام رودیست در سنجاغ جانیک از ولایت طربزون
ترمه زر
از دیه های نور مازندران است .
ترمه شیرین
ترمشیرین .
گنبد ترمه
یک فرسخ و نیم میانه شمال و مشرق دوزه است .
کاغذ ترمه
کاغدی محکم که در جوف شال ترمه گذارند

اسم ترمه در فرهنگ معین

ترمه
(تِ مِ) (اِ.) نوعی پارچة گرانبها که از الیاف بسیار لطیف بافته شود.

اسم ترمه در فرهنگ فارسی عمید

ترمه
= تکتلو
شال، نوعی پارچۀ نفیس که از کرک لطیف بافته می شود.

اسم ترمه در اسامی پسرانه و دخترانه

ترمه
نوع: دخترانه
ریشه اسم: فارسی
معنی: (تلفظ: terme) نوعی پارچه (قیمتی) از جنس کرک، پشم، یا ابریشم با نقش های بته جقه، اسلیمی، و مانند آنها که معمولاً از آن، جانماز، بقچه و لباس تهیه می کنند – نوعی پارچه با نقشهای بته جقه یا اسلیمی

اسامی مشابه

بعدی
قبلی

اسم های پسرانه بر اساس حروف الفبا

اسم های دخترانه بر اساس حروف الفبا

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • دانلود کتاب لاتین
  • خرید کتاب لاتین
  • خرید مانگا
  • خرید کتاب از گوگل بوکز
  • دانلود رایگان کتاب از گوگل بوکز