نام های اصیل دختر ایرانی با ریشه فارسی(ر)
ر | |||||
اسم | تلفظ | ریشه | معنی | ||
رابو | raboo | فارسی | نام گلی از گلهای بهاری | ||
راتا | rata | فارسی | نام فرشته ای است | ||
رخیشد | rakh-shid | فارسی | آن که چهره ای روشن و تابان دارد | ||
رستا | rasta | فارسی | رستگار شده ، رهایی یافته ، از بند جدا شده | ||
رامش | ramesh | فارسی |
شادی، خوشی، لذت، حظ ، آسودگی، آسایش، سرود، نغمه
|
||
رها | raha | فارسی | نجات یافته، آزاد | ||
روجا | roo-ja | فارسی | درگویش مازندران ستاره صبح | ||
رودابه | Roodābe | فارسی | مرکب از رود( فرزند) + آبه( روشنی)، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر سیندخت و مهراب کابلی، همسر زال زر و مادر رستم پهلوان شاهنامه | ||
روزانا | roozana | فارسی | روشنا ، منسوب به روز ، دختر زیبا ، بانویی با چهره تابنده | ||
روسانا | roosana | فارسی | مانند چهره ، مثل رخ ، مرکب از رو بعلاوه پسوند سان بعلاوه الف تأنیث | ||
روشا | roosha | فارسی | روشن | ||
روشنا | rooshana | فارسی | نور، روشنایی | ||
رومیسا | roomisa | فارسی | سپید رو | ||
رویا | roya | فارسی | روینده,خیال | ||
رونیا | rooniya | فارسی | بر وزن گونیا ، آنکه چهره اش مثل نیاکانش است ، اصیل و با نژاد |
نام های اصیل دختر ایرانی با ریشه فارسی(ر)